🔻حکمت حجاب در رویکرد جنسیّتاندیشانۀ استاد مطهری-۳
🖊مهدی جمشیدی
[نهم]. منطقی که استاد مطهری برای فهم مسألۀ حجاب به کار گرفته، عقلانی است و ازاینرو، باید مطالعۀ او را در ذیل کوشش برای عرضۀ «تبیین عقلانی از دین» قرار دارد، اما آنچه که متعلَّق بحث اوست، تنها «شناخت» و «معرفت» و «ذهن» نیست، بلکه چون وی از «میل» نیز سخن میگوید، باید متعلَّق تبیین عقلانیاش را «معرفت» و «میل» دانست. او هم در پی «مدیریت معرفت» است و هم در پی «مدیریت میل». دربارۀ مدیریت معرفت سخن گفته شد و اشاره گردید که مدیریت معرفت، نقطۀ آغازِ منطقی است، اما باید افزود که جامعه، همواره در نقطۀ صفر قرار ندارد که بتوان در قالبهای منطقی به تدبیر آن پرداخت، بلکه گاهی جامعه در موقعیّتهای دستخورده و متلاطم قرار میگیرد که باید در مقام تدبیر، این اوضاع خاص را در نظر گرفت. برایناساس، گاهی باید مدیریت معرفت و میل را در کنار هم قرار داد و شاید نیز باید برای میل، تقدّم قائل شد. میان معرفت و میل، رابطۀ دوسویه وجود دارد و گاه برآشفتهشدن میل، معرفت را کور و عقیم میکند و عقل را به زانو درمیآورد. ازاینرو، باید برای غلیان و طغیان نفسانیّتها، «چارۀ اخلاقی» در نظر گرفت و به تولید شناخت و اصلاح ذهن، بسنده نکرد.
[دهم]. جامعۀ کنونی ما، سخت محتاج توصیهها و تدبیرهای فرهنگیِ استاد مطهری است و باید مسیری که وی طراحی کرده است برای «بازسازی انقلابیِ ساختار ذهنیِ مردم» به کار بست، اما مسألۀ مهمی نیز وجود دارد که کفایت این طرح را مخدوش میکند، آن مسأله، عبارت از این است که پارهای از جامعۀ ما در اثر تلاطمهای رسانهای و تکانههای روایتی، دچار «واگراییهای ساختارشکنانه» شدهاند و خود را بیرون از جغرافیایی فرهنگیِ بومی و اینجایی تعریف کردهاند؛ چنانکه کشف حجاب و برهنگی را حقّ خویش میانگارند و قیود حداقلی را زیر پا نهادهاند. اینان احساس کردهاند که عنصر «اقتدار» در حاکمیّت، رنگ باخته و بدینسبب، حجاب به عنوان یک حکم شرعی، کنار گذاشته شده است و میتوان با اصرار بر تجاهر و تظاهر به فسق، این مسیر را گشوده و معتبر نگاه داشت. در اینجا، حل مسألۀ اجتماعیِ یادشده، محتاج «اقتدار» نیز هست و باید در کنار «تبیین عقلانی» و «اصلاح نفسانی»، عنصر اقتدار سیاسی را نیز به صحنه آورد و از ظرفیّت آن برای ایجاد کرنش بهره برد. باید در کوتاهمدّت، نما و جلوهای از اقتدار را نشان داد و به این واسطه، حس انقیاد و تسلیم در کسانی که دیگر به معیارهای شرعی و اخلاقی و قانونی متعهد نیستند ایجاد کرد و آنگاه به سراغ سازوکارهای اصیل و دیربازده فرهنگی رفت. ما اکنون در مرحلۀ خونریزی فرهنگی قرار داریم و باید با فوریّت، این وضع اضطراری را علاج کنیم تا گسترش نیابد. سپس باید در قالب برنامههای بلندمدّتِ فرهنگی، تغییر بافت و ساخت ذهنی را در دستورکار قرار داد. ازاینرو، طرحی که اینک نیروی انتظامی در دست دارد، نهفقط نافع است، بلکه لازم و ضروری است. این طرح، اقتدار ترَکبرداشته را جبران میکند و زمینهی اجتماعی را برای اثربخشی فعالیتهای فرهنگی و هویتی فراهم مینماید. درعینحال، نباید آن را مقدمه انگاشت؛ همواره کسانی هستند که مایل به اباحهگری و ولنگاری هستند و اگر مجال یابند، عرصهی عمومی را آلوده میکنند. نباید با تجاهر به فسق، تعارف داشت.
،،،،،،،،،،،
📍 بعید میدانم در نهادهای سیاستیای همچون مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز بررسیهای استراتژیک، مجمع تشخیص مصلحت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگ عمومی و ... خبری از چنین تأملات و تدابیری باشد. بسیاری از خروجیهایشان، حکایت تلخ از سرّ ضمیر این ساختارهای پرهزینه و فربه دارد. شما میتوانید به «نقشه» و «برنامه» و «کار باقاعده»ای که در زمینهی مسألهی حجاب از سوی این نهادهای سیاستی و فکری ارائه شده باشد اشاره کنید؟!
🚩 معلم شهیدم، راهت ادامه دارد ...
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi