💥چادر 🌹آمده بود مهمانی سر سفره هم نشسته بود اما دست به غذا نمی زد زن دایی پرسید : 👈محمدعلی! مگر گرسنه نیستی؟ همانطورکه سرش پایین بود جواب داد: میتوانم خواهشی از شما بکنم !؟میشود چادرتان  را سرتان بکنید؟ 🌱آن روز یازده و دوازده سال بیشتر نداشت ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷 @dmnoor 💝 درمسیر نور و شهدا 💝