12.04M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🎥روایت فرزند شهید شادمانی از لحظه اعلام خبر شهادت پدر 🔹فرزند شهید شادمانی گفت: شب قبل از حمله رژیم صهیونیستی به کشور، پدرم چند ساعتی در منزل حضور داشت. پس از آغاز حمله، دیگر خبری از ایشان نداشتیم. 🔹با صدور حکم فرماندهی قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) از سوی رهبر معظم انقلاب، متوجه شدیم که فعلاً در سلامت هستند، اما امکان ارتباط یا دیدار با ایشان وجود نداشت. 🔹پس از اطلاع از شهادت پدر، قرار شد من خبر را به مادرم بدهم. صبح زود به محل حضور مادرم رفتم. او با تعجب پرسید که چرا آمده‌ام و ابراز نگرانی کرد. وقتی احتمال شهادت را مطرح کردم، گفت: «در این ۴۶–۴۷ سال، پنج شش بار لباس مشکی پوشیدم و خبر شهادت شنیدم، اما بعد فهمیدم زنده‌اند. آمادگی دارم.» 🔹در چشمان مادرم نگاه کردم و خبر شهادت را گفتم. او پیش از آنکه اشکی بریزد، فقط گفت: «خیلی بد شد. همسر شهید باقری و همسر شهید ربانی با پدرت شهید شدند، اما من که همیشه کنارش بودم، شهید نشدم.» 🌹@dobare_zendegi🌹