- دچار!
بطرۍوقتۍپُرهومیخواۍخالۍکنۍ خَمِشمیکنۍدیگہ! دلِآدمَمهمینطوره؛بعضۍوقتهااز غم، حرفوطعنہدیگرانپُرمیشہ. خدامیگہمامیدونیمواطلاعداریم دلتمۍگیرهبہخاطرحرفهایۍکہ میزنند . . پسسرتروبہسجدهبگذاروخدا "روتسبیحکن" -شیخرجبعلیخیاط