•
غرق در محبتت شدم وقتی بی هوا در را باز کردم
با دلی لبریز از گناه و پرت در خیالات پوچ دَر را که باز کردم تو پشت در بودی
متعجب ماندم
تو خندیدی!
من هم خندیدم
اخر مگر میشد ذوقم را پنهان کنم ؟!
از شوق دیدنت بود که دیگر غمی نداشتم
گویا تو با دسته گلی از باغ بهشت امده بودی تا مرا خوشحال کنی
مگر میشد ناراحت باشم؟!
خدای من
همه اینها را میبینم
شاید در خیال ها و رویا ها اما میبینمشان درست همان لحظه که تو اتفاق ها را خوب رقم میزنی تا حال دلم را خوب کنی
وقتی که ماه را برای من از اوج آسمان به پایین میکشی
تا طرح لبخندت را ببینم
درست در همان لحظه ها
من شک ندارم تو مهربان تر از ماه میخندی:)
[
#دلبر_آسمونی❤️☁️]
____
|📖
eitaa.com/dochar_m