🍃 اصلا قرار این نبود... من می‌خواستم یک زیارتنامه‌ی ساده بخوانم و برگردم... اما... ...به صحن که رسیدم، 🌿 داشتم اذن ورود را می‌خواندم که صدایشان را شنیدم؛ فکر کنم ترکی یا زبان دیگری نوحه می‌خواندند اما هرچه بود 🌙 سوگ و اشک‌هایشان مرا سمت دسته عزاداریشان کشاند... ناخوداگاه کنارش رفتم... با شور و حرارت سینه می‌زدند و نوحه می‌‌خواندند آن روز 🔆 بعد از مدت‌ها، یک دل سیــر برای اباعبدلله(ع) اشک ریختم و عزاداری کردم با نوحه‌ای که نمی‌دانستم با چه زبانی‌ست اما حرف‌هایی عاشقانه می‌گفت... 🌸🍃 ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛ 🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونه‌مون دعوت کن