✍ مثل هر بار برای تو نوشتم:
دل من خون شد ازین
#غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این هفته بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو
#کجایی...
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ،
#طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر »
#علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه
#مشتاق ، ولی او سپهش
#یار ندارد!