دلمان برای روزهای خوبمان، تنگ شده... روزهایی که می شد در پیاده روهای ساده ی شهر قدم زد و شاد بود، شب هایی که می شد نگران هیچ چیز نبود و خوابید و آخرِ هفته هایی که می شد سفر کرد و از تهِ دل خندید... دلمان لک زده برای یک قُلُپ چای که بدون بغض و حسرت از گلویمان پایین برود... قمار سختی بود! ما تمام دلخوشی مان را پای سادگی هایمان باختیم انصاف نبود هم بسازیم و هم بسوزیم، انصاف نبود تاوان تصمیماتی را بدهیم که خودمان نگرفته بودیم... ولی تسلیم نخواهیم شد! دوباره بلند خواهیم شد و همه چیز را خواهیم ساخت ما از دردهایمان قوی تریم... ❤️ @dokhtaran_havva 💚 🌸 🍃 🌸