تصور کنید شما فرمانده یک جنگ هستید یک عملیات پیچیده و دقیق طراحی می‌کنید که از منطقه کوهستانی به خط دشمن بزنید. بعد از طراحی عملیات نگاه می‌کنید اتوبوس‌های حامل نیروها وارد پادگان شدند! وقتی آنها را می‌بینید تمام طراحی که کرده بودید را دور می‌ریزید و شروع می‌کنید به یک طراحی جدید. چرا؟ چون تمام نیروهائی که آمدند غواص هستند! ماجرای آقا و مدیریت کشور هم همین است. از یک طرف دائم می‌گویند باید ساختارها و افراد در راستای تمدن‌سازی حرکت کنند. در راستای اجرای عدالت حرکت کنند! اما نیروها و ساختارها به درد حفظ وضع موجود می‌خورند! مثلا آقا فریاد می‌زنند در مورد اقتصاد مقاومتی و اقتصاد مردمی و اقتصاد تعاونی و عدالت‌محور! اما تمام ساختارها و نیروهای تولیدی کشور و حتی تفکر مسئولین بر بزرگ مقیاس‌ها و ساختارهای سرمایه‌داری بنا شده است. در این وضعیت که "رشد اقتصادی" شرط لازم حرکت اقتصادی کشور است، اگر به این سمت حرکت نکنیم ضررهای جبران ناپذیری متحمل می‌شویم و نیروی انسانی جوان کشور هم پیر می‌شود و راه برگشت نداریم. بنابراین تنها راه فرمانده همین است که از این نیروها بیشترین و بهترین استفاده را بکند. وقتی ما ۱۷ سال کوتاهی کردیم و ایجاد و گسترش تعاونی‌ها را که ابلاغ و خواست رهبری بود مطالبه نکردیم و دولت‌ها و مجلس هم کوتاهی کردند طبیعی است که ولیّ جامعه امروز از ما ناامید بشوند و به سراغ همان بخش خصوصی صاحب سرمایه برود. کجا نخبگان ما حق سه دهک پایین و بیکاران را مطالبه کردند؟ اساسا دانش اقتصاد یک دانش طبقاتی است و مسائلش، مسائل طبقات متوسط به بالاست. فلذا از این جماعت هیچ انتظاری نیست. تنها امیدی که دارم به جامعه روحانیت است. همان گروهی که اول انقلاب نیز در صف اول احقاق حقوق مستضعفین ایستادند. ❤️ هیئت مذهبی دختران حاج قاسم بهشهر @dokhtarane_haj_ghasem_behshahr