راستی تا چه حد به دین خدا جاهل و از صراط مستقیم دور بودند که تصمیم به قتل عیسی علیه السلام گرفتند ، پیامبری که به کتاب یهود ایمان دارد و به دینشان اقرار می‌کند تنها گناهش این است که می‌گوید حدود الهی را حفظ کنید و از ظلم و ستم دست بردارید و به حقیقت دین عمل کنید و در حفظ آن بکوشید و با اخلاص باشید سران یهود تصمیم گرفتند او را بکشند ولی چگونه می‌توانند چنین کاری را انجام دهند در حالی که از مکان عیسی علیه السلام خبر ندارند و اگر بخواهند دنبالش هم بگردند او را نمی‌یابند پس امیدی در این کار نیست برای همین به مردم وعده‌های دروغ دادند و گفتند هر کس عیسی را بیاورد پاداش بزرگی می‌گیرد یهود جاسوسان خود را از هر سو به دنبال عیسی علیه السلام فرستاد و علاوه بر تطمیع و ترغیب آنها،خشم حکومت را نیز علیه عیسی علیه السلام شعله ور کرد و چنان وانمود کرد که دعوت عیسی علیه السلام رژیم حکومتی قیصر را تهدید می‌کند روحانیان یهود در بیت المقدس جلسه‌ای تشکیل دادند و درباره نحوه برخورد با عیسی علیه السلام بحث کردند شاید مخفیگاه او را پیدا کردند و از او انتقام گرفتند و آتش کینه خود را آرام کردند در همین احوال که ایشان در بیم و امید بودند و گاهی نومیدی و اندوه آنها را احاطه می‌کرد و در کار خود حیران می‌شدند و می‌ترسیدند که دولت یهود نابود شود و قدرت و جاه و جلالشان از دست برود و مردم را و مردم از دور آنها متفرق شوند یکی از پیروان عیسی علیه السلام به نام یهودا مضطرب و نگران به جمع یهود شتافت و در حالی که به دلیل عذاب وجدان در انجام کار ناجوانمردانه خود دو دل بود با ترس و وحشت زیر گوش دربان مجلس گفت من مطلب مهمی دارم که باید در جلسه یهودیان بیان کنم