『 دختࢪاݩ زینبـے 』
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
😭💔💔💔یازینب کبری
ابی عبدالله همه رو زد کنار،دید قاسم داره جون میده،پاهاش رو روی زمین میکشه،گفت: عمو جان برای من سخت است یه چیزی از من بخوای من نتونم حاجت روات کنم،💔😭🥀