هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
_آقای قاضی من دیگه نمیتونم با این آقا زندگی کنم... قاضی : چرا؟ کتک میزنه؟ زن دوم داره؟ مهریه نمیده؟ روزبه با هر جمله ای که قاضی میگفت استغفرللهی میگفت و دستشو گاز میگرفت... چپ چپ بهش نگاه کردم و گفتم : نه آقای قاضی من و این اقا به اجبار باهم ازدواج... روزبه پرید وسط حرفم و گفت : مسائل خصوصی زندگیمون و اینجا نگو رها ... خوبه منم بگم از دست گل بافی های مامان دوزت خسته شدم؟؟!! https://eitaa.com/joinchat/2856779960C6bad5b8722 🤣 بیا بخون میپوکی از خنده😂