پدربزرگم رو تو کوچه دیدم که خرید کرده رفتم از دستش گرفتم که اذیت نشه بنده خدا چون آلزایمر داره منو نشناخت داد زد: آآآآی دزد! بگیرینش بگیرینش هر چی می‌گفتم: پدربزرگ منم کاوه، نوه‌تون😨 اما انگار نه انگار😐 قرص آلزایمرش رو دادم خورد حالش خوب شد، منو شناخت اما یکی زد پس کله‌ام گفت: کاوه،خجالت نمی‌کشی تو از کی تا حالا دزد شدی؟ 😂 😃 @dooghbezan 🤣