طرف میگفت:
دخترم بدو بدو اومد چسبید به پام👧🏻
و محکم بغلم کرد و گفت:
مامان! من خیلی دوست دارم💞
گفتم: منم دوست دارم دخترکم🥰
اینو گفت و رفت
ومن از این همه محبتش
اشک تو چشمام جمع شد🥲
منتها بعد که رفت فهمیدم
دستمال پیدا نکرده
اومده دماغشو با دامن من پاک کرده🤧😂
الان با کمربند دارم دنبالش میگردم😁
#خنده_حلال
😃
@dooghbezan 😁