امشب محضر مبارک یکی از اساتید خودم که از اولیای الهی است رسیدم حفظه الله تعالی
کمی گریه کردم
و کمی شکوه
و گفتم حالا چه کنیم
و چرا اینجوری شد
و چه و چه
نگاهی عمیق به حقیر نموده فرمودند :
خیلی رئیسی را دوس داشتی
عرض کردم از جانم و اهل و عیالم بیشتر
فرمود : پس ناشکر نباش
این سید اگر میماند سال دیگر تو خودت هم او را میزدی!!!
فرمود: هماهنگ کرده بودند او را بدجوری خراب کنند
طوریکه نزدیکانش هم باور کنند
خودش هم فهمیده بود
دعا کرد ،خدا آبرویش را بخرد
خدا هم به خلوصش نگاه کرد و آبروی دنیا و آخرت به ایشان داد
فرمود:ناشکری نکنید
او جبار است
جبران میکند.
ایشون فرمودند:شما سختر و سختر امتحان خواهید شد
پس ایمانتان را قوی کنید
فرمود : فردا که دفن شد ،خیلی آرامتر میشوید
فرمود : به دوستان بگویید
واقعا بندگی کنید
ریا نکنید
خودتان را گول نزنید
درگاه خدا خیلی خلوت شده
بنده خیلی کم شده
بندگی کنید
در کار خدا هم فضولی نکنید!