عرفان شيعي عرفان شيعي همان عرفان اصيل اسلامي است که چارچوب آن را کتاب و سنت تعيين مي کند. مائز عرفان شيعي از عرفان غير شيعي استفاده از آموزه هاي شيعي و هدايت هاي اهل البيت است. از اين ديدگاه، پس از پيامبر (ص) امامان معصوم مفسران راستين قرآن اند و سيره و سنت آنها ادامه سنت پيامبر (ص) است. گرچه برخي عارفان غير شيعي نيز از معالم ائمه معصوم (ع) بهره برده اند، اما اولا اين امر غلبه نداشته و همه عرفاي مسلمان چنين نکرده اند، ثانيا اين استفاده بسيار محدود بود است، ثالثا وزن و اعتباري که يک عارف غير شيعي براي تعاليم اهل البيت قائل است متفاوت با نظر عارف شيعي است. يک عارف غير شيعي هيچگاه سخن و سيره اهل البيت را در حد سخن و سيره پيامبر نمي داند، درحاليکه از نگاه شيعي از آنجا که به عصمت امامان قائل است تفاوتي از حيث اعتبار و ارزش بين سنت امامان و سنت پيامبر نيست، گرچه امامان بر سر سفره معنوي پيامبر نشسته اند و شاگردان مکتب او هستند اما شاگرداني اند که به مرتبه استادي رسيده اند. بنا بر این، یک مائز مهم عرفان شیعی از عرفان غیر شیعی اعتقاد به امامت است. ولایت به معنای خاصش پس از پیامبر با امامت آمیخته است و این معنا از ولایت مختص ائمه معصوم است. این اولیا اوصیای پیامبر و خلفای پس از او هستند که هم خلافت باطنی دارند و هم حق خلافت ظاهری. این ویژگی اعتقادی در عرفان عملی هم آثارش را دارد که همان لزوم عمل به آموزه های امامان و پیروی از سیره آنهاست. درهمین زمینه از ویژگی های تشیع و عرفان شیعی توسل به معصومین و زیارت آنهاست که به شکلی که در تشیع مطرح است در خارج از تشیع آن جایگاه را ندارد. مثلا تاریخ نشان نمی دهد که عرفای غیر شیعه مانند عرفای شیعه اهل توسل به اهل بیت، عزاداری برای حضرت سید الشهدا (ع) و زیارت قبور آنها بوده باشند. ممکن است گاهی بطور اتفاقی یا موردی این کار از برخی از عرفای غیر شیعی صورت گرفته باشد اما به عنوان یک رکن سلوکی مورد نظر آنها نیست. از ديدگاه شيعي، عقايد و آداب ناسازگار با تعاليم اسلامي که در ميان برخي از صوفيان در طول تاريخ ديده مي شود مطرود است، اما حقيقت عرفان که باطن دين است ارجمند ترين معرفت و مقامات عرفاني عالي ترين دستاورد انسان است. عرفان راستين رسيدن به معرفت حقيقي و طي منازل قرب الهي است که با تهذيب نفس، تدبر در قرآن و سنت، و تفکر در آفاق و انفس، عشق به خدا، بندگي و پرستش خدا و زندگي در چارچوب شريعت اسلام بدست مي آيد. عرفان شیعی تعمیق ایمان و تقوا و پارسائی است که در طول تاریخ تشیع از سوی بسیاری از مؤمنان تعقیب شده است. عارفان شیعی عالمان, فقیهان, متکلمان, حکیمان و حتی بسیاری از افراد عادی بوده اند که در طول تاریخ شیعه حضور داشته اند. منبع معارف عرفانی شیعی قرآن کریم, سنت پیامبر و تعالیم امامان معصوم است. متون روائی که بعد ها از میان آنها کتبی همچون اصول کافی استخراج گردید, نهج البلاغه, صحیفه سجادیه و ادعیه مأثور از ائمه و برخی تفاسیر منسوب به ائمه منابع معارف عرفانی شیعی هستند. سخنان و تعالیم عرفا و مشایخ صوفیه ضمن اینکه مورد استفاده واقع می شوند، اما مرجعیت و حجیتی ندارند، مگر اینکه از طریق معیارهای معتبر تأیید شوند. قسمتی از کتاب عرفان اسلامی در متون عالمان شیعی. http://eitaa.com/dreshkevari