من و همسرم ۹ سال ازدواج کردیم ۳۲ سال دارم همسرم ۳۵ سال و یک دختر سه ساله داریم همسرم همیشه در این سالها در بعضی مشاجرات ک عمدتا سر خانواده هامون پیش میاد مطرح میکنه ک مادر و پدرت دوستت ندارند و خواهرت رو بیشتر از تو دوست دارند( یک خواهر یکسال بزرگتر و یک برادر  دارم) من با خانوادش رابطه ای شایسته دارم و مثل همسرم از هر رفتاری ک ناراحتم میکنه بهانه نمیگیرم و عنوان نمیکنم همسرم از دوران عقد کتکم میزد و من ب کسی نمیگفتم(فقط برای سلامت روان خانواده ام و اینک نمیخواستم پرده دری شود و قبلا عذر خواهی میکرد و من بهشون علاقه مندم) شرط ازدواجمان نماز خوان بودن بود اما کاهل نماز است و توصیه های مهربانانه  من مدت کوتاهی تاثیر دارد تازگی بعد از هر دعوا و مشاجره ب مادر من پیام توهین امیز میدهد و یا زنگ میزند و بی احترامی میکند . مادرم حضوری  با او صحبت کرد ک کارش بدور از اخلاق است و عذر خواهی کرد و حلالیت طلبید و ادعا کرد ک من باعث شدم عصبانتیش شدید شود و ب مادرم گفت دخترتان روانی است و باید مداوا شود مادرم پیشنهاد کردن خودش مرا ببرد ک گفت ب من ربطی ندارد بعد از ارام شدن وقتی با همسرم صحبت میکنم میگوید ک دوستم دارد اما  اورا عصبانی میکنم در زمان عصبانیت همسرم هم سکوت میکنم 'بعد از فحش و تحقیر هایش فقط دیگر مثل قبل چند ساعتی با او صمیمی صحبت نمیکنم و کمتر نگاهش میکنم اما میگوید این اعتراض را هم نکن مادرم همیشه گوشزد میکنن وظیفه ام صبر و سازش و کوتاه امدن است همسرم را قبل تر از بچه دار شدن ب مشاور ه میبردم و همه کتک زدنش را محکوم میکردند و جلسات بی نتیجه بود بیش از گذشته بهانه گیر شده و ازاشتباه و کوتاهی سهوی من چشم پوشی نمیکند وگاهی  با کوچکترین صحبتی ب من میگوید  برو خونه بابات بچتم ببر  و عنوان میکند از من خسته شده حقیقتا این حرفهاش احساس ترس از اینده و نا امیدی ب من میده در عین حال همه محدودیت هایی ک در رفت و امد با اعضای خانواده ام ایجاد کرده  را تحمل میکنم و قصدم جلب رضایت همسرم و زندگی در ارامشه همسرم در ارتباط با خانوادش هم عصبانی و شدیدا منتقده امارفت و امد ها را محدود نمیکندو البته وابستگی عاطفی زیاد به مادرش دارد و همین  بارها غیر مستقیم عامل دعوا شده لطفا راهنمایی بفرمایید  برای ارام شدن خودم و زندگیمان و انجام وظایفم در قبال همسر و پدر و مادر و دخترم چ کنم؟ همسرم با بهانه ندیدن باجناقش از دیدن خانواده ام و خواهرم  در منزلشان جلوگیری میکنه درحالیکه رو در رو با هم خوبند تازگی با اعتراض به رنگ لباسم  و ریختن غذا رو فرشی ک تازه خریدیم جنجال به پا کرد وبه من فحاشی کردو دخترم را ترساند اما باز هم با سکوت من ختم ب خیر شد ۱ـ اینکه *بعد* از عصبانی کردن همسرتان *سکوت* می‌کنید نه تنها *مشکلی را حل نمی‌کند* بلکه ایشان را *اتش* می‌زند. پس لطفا *به احترام خودتان* در *محضر خالق سمیع و بصیرتان* بکوشید *قبل* از عصبانی شدن ایشان از *هر گونه توصیه* و *نصیحت* و *انتقاد* و *تذکر* و *پیشنهاد* و *اعتراض* (که ظاهرا به آن اعتیاد دارید) به شدت *بپرهیزید* و قبل از اینکه کارتان به طلاق بکشد، *روزه سکوت* بگیرید. با اینکه *کتک زدن* کار *مجازی نیست* اما *کتک خوردن* (آن هم در دوران بسیار شیرین عقد) به معنای *بی‌تقصیر بودن* نیست. ۲ـ بفهمید که در منزل شوهرتان *مهمان* هستید پس بکوشید اولا: *اشتباه نکنید،* ثانیا: با هر اشتباه بلافاصله به زیبائی *عذرخواهی* کنید، (اگر فرش کثیف شده جهیزیه خودتان بود و یا *برادرتان* به شما داده بود و شوهرتان آن را کثیف می‌کرد احتمالا احساس و واکنش شما خیلی فرق می‌کرد.) ثالثا: *نظر شوهرتان* را در *هر زمینه* (مثل: غذا، لباس، بچه‌ ...) رعایت کنید و مانع عصبانیت ایشان شوید. رابعا: لطفا تا زمانی که با همسر محترمتان *زوج* نشده‌اید اصلا دنبال *ثواب صله رحم* نباشید و دلتان برای والدین نسبی و خواهر و برادر و دیگران هرگز *نسوزد.* ۳ـ بکوشید به جای اینکه از *مشاور* بخواهید *تکلیف* شما را *تشخیص* دهد خودتان *عاقل* و *بالغ* شوید و به سن *تکلیف* برسید و خودتان وظائف و تکالیفتان را *تشخیص* و *مؤمنانه* آنها را انجام دهید. امیدوارم با انس روزانه با قرآن و تلاش برای *خودسازی* و *مدیریت زبان* (که اصلی‌ترین عامل هر اختلافی است) و *عذرخواهی‌های به موقع* و با *تشویق نکات مثبت* همسر محترمتان و *تشکر زیبا* از تلاشهایش و با *آراستگی* و *شیرین‌زبانی* و *چهره خندان* و با *دلبری‌های جذاب* بتوانید گذشته را جبران و زندگی *تراز قرآن* داشته باشید و برای *ظهور* آماده شوید. 👈واژه: 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، روبیکا، ایمو @dr_ghofrani2