♦️
داستــــــان کـــــــوتاه
🔸️
یکی بود یکی نبود // غیر از خدا هیچکی نبود
آقای اسمیت از یک مزرعهدار در تگزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار ، قرار شد که مزرعهدار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعهدار سراغ اسمیت آمد و گفت: « متأسفم جوون ، خبر بدی برات دارم ، الاغه مرد »
اسمیت جواب داد: « ایرادی نداره ، همون پولم رو پس بده »
مزرعهدار گفت: « نمیشه ، آخه همه پول رو خرج کردم »
اسمیت گفت: « باشه ، پس همون الاغ مرده رو بهم بده »
مزرعهدار گفت:
« میخوای باهاش چی کار کنی.؟ »
اسمیت گفت: « میخوام باهاش قرعهکشی برگزار کنم »
مزرعهدار گفت: « نمیشه که یه الاغ مرده رو به قرعهکشی گذاشت.! »
اسمیت گفت: « معلومه که میتونم ، حالا ببین ، فقط به کسی نمیگم که الاغ مرده است »
یک ماه بعد مزرعهدار آقای اسمیت رو دید و پرسید: « از اون الاغ مرده چه خبر.؟ »
اسمیت گفت : « به قرعهکشی گذاشتمش ، ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و ۸۹۸ دلار سود کردم »
مزرعهدار پرسید : « هیچ کس هم شکایتی نکرد.؟ »
اسمیت گفت : « فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم.!!!
📌
راستی چه خبر از ثبت نام خودروهای خارجی و پولهای بلوکه شده در بانکها.؟!😄
#محسن_احمدی || عضو شوید👇
@dr_mohsen_ahmadi