🔰نظر و دیدگاه علمی یکی از مخاطبین محترم
✅سلام و سپاس؛ به نظرم طرح تاریخی سیاست نیروی سوم بسیار آموزنده است. در این راستا نکتههایی به نظرم رسید، شاید مفید افتد:
۱. در مقطعی برخی کشورها ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه نیروی سوم را داشتهاند (آمریکای قاجار) و بعدا این جایگاه را از دست دادهاند (آمریکای پهلوی).
۲. برعکس مورد پیش؛ چهبسا کشوری با سابقه استعماری بهدلیل ازدستدادن جایگاه هژمونش در مناسبات جهانی ظرفیت نیروی سوم شدن را پیدا کند؛ مثل روسیه کنونی.
۳. شاخصه نیروی سوم، داشتن استقلال سیاسی-اقتصادی از هژمونهای استعماری جهانی است. امری که اروپای کنونی از آن بیبهره است (احتمالا برعکس فرانسه دوگل و شیراک).
🔵جواب
✅نجفی :
با تشکر و سپاس از برداشت خوب و دقت سیاسی نویسنده محترم ، فقط در تکمیل این مطلب می توانم به این نکته اشاره نمایم که فهم پیچیدگی ها و دشواری های برخی مسائل سیاسی روز ، بدون شک وابسته به ریشه یابی تاریخی آنهاست ؛ اما فهم و کشف و منازل این ارتباط ( تاریخ گذشته و سیاست روز) خودش کار مهمی است و به سادگی امکان پذیر نیست ۰گاهی می شود به غلط امری امروزی را به مطلبی در تاریخ شبیه سازی می کنند که در واقع امر و در ذاتش شبیه واقعی نیستند و ای بسا این تطبیق و علت یابی به "جهل مرکب" مبدل می گردد ۰ این قسمت از تاریخ به نظرم مثل ساحل دریا می باشد ، دقیقا جایی که آب کم عمق بوده و ناگهان عمیق میشود ؛ این همان منطقه ای که شناگران ناوارد را به کام مرگ کشیده و غرق می کند۰
🔴برای اینکه محقق و پژوهشگری در این قسمت ممحض شود بایستی علاوه بر دانستن درست "تاریخ نقلی و تاریخ تحلیلی" ، بتواند " نقد تاریخی" هم انجام داده و حتی وارد "عقلانیت تاریخی" و "فلسفه تاریخ" نیز بشود و درست همین نشانه گذاریها و علوم است که شناگر تاریخ ما را هر چه بیشتر ورزیده می نماید و در این دریای متلاطم او را سالم نگه می دارد۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi
https://rubika.ir/drmousanaafi