🔰من باختم، حاج قاسم بُرد ☀️ آبان سال ۹۸ صبح زود روز جمعه رفتم پمپ بنزین قبل از وارد کردن کارت سوخت پرسنل پمپ بنزین گفت: آقا لطفا به میزان پول جیب و کارت بانکی سوختگیری کنید بنزین گران شد است. با شنیدن این خبر در اول صبح خیلی تعجب کردم و جا خوردم چرا یهویی این کار شده. 🔥💥 از فردای آن روز لیدرهای اغتشاشات به بهانه گرانی بنزین بستر را برای خرابکاری و تخریب اموال مراکز عمومی و مردم دست بکار شدند و از سوی دیگر رسانه‌های دشمن جوانان بی‌بصیرت و ساده لوح را تحریک می‌کردند. 🌪 خیلی واضح می‌دیدم که این حرکت پیامد خطرناکی مانند سال ۸۸ و ۷۸ برای کشورمان دارد و هیچ کاری از دستم برنمی‌آمد. برای همین سال ۹۸ به خوبی و خیر سپری شود تَکرار سال ۸۸ و ۷۸ رخ ندهد نذر و دست به دعا شدم. 🚨 اما روزها را بدتر از دیروز با مسائل پیش آمد در میدان سیاسی را در کف خیابان کشور حس می‌کردم یک ناامیدی در ته دلم روز به روز بزرگ‌تر می‌‌شد اما امید الهی با دعا و نذر آن را سرکوب می‌کرد تا روزی سردار دلها حاج قاسم به شهادت رسید. ❤️ دلها بیدار شدند حال هوای کشور نورانی شد. طوری که قبلا با فردی در مورد وضعیت گرانی بنزین و ناکارآمدی‌ها برخی مسئولین بحث می‌کردم آخرش هم قانع و تفکیک بین مسئولین بی‌لیاقت بی‌عرضه نشد و نظام را مقصر می‌دانست. آن را با چشمان پر از اشک دیدم و پرسیدم تو چرا اشک می‌ریزی چند وقت پیش نظام را با مسئولین شستی گذاشتی کنار، مگر حاج قاسم از این نظام نیست گفت: اشک‌ام دست خودم نیست نمی‌دانم چه کسی از دست‌مان رفته و ... . ✅ نذر و دعای من در برابر خون حاج قاسم باخت و حاج قاسم بُرد. برگرفته از: خاطره‌ای_یک_دوست 💠 پ ن: مردان خدا؛ خود را در راه خدا برای ما مردم فدا می‌کنند تا ما مردم بیدار شویم هدف خلقت را دریابیم. از کجا آمدیم به کجا خواهیم رفت در این بازه چگونه سعادت اخروی و دنیوی را بدست آوریم.