💠 قصهی قارون و موضوع زکات| بخش دوم
• وقتی قارون با جمال و شوکتش در میان قوم خود ظاهر شد(آیه ۷۹: فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ ... )، این اقدام در سطح جامعه حاشیههایی به دنبال داشت. به بیان قرآن، گروهی که خواهان زندگی دنیا بودند گفتند: «کاش مثل آنچه که به قارون داده شده، ما هم داشتیم. او بسیار برخوردار است.»(آیه ۷۹: ... قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ) گروهی که به آنها علم داده شده بود(دومین کنایه قرآن به علمِ نزد قارون) در جواب سطحینگری دنیاطلبان گفتند: «وای بر شما، ثواب الهی برای کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام میدهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمیکنند!»(آیه ۸۰: وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آَمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ)
• خداوند در ادامه، با بیان سرنوشت قارون و اموالش میفرماید: که او و خانهاش را در زمین فرو بردیم و گروهی نداشت که او را در برابر عذاب الهی یاری کنند، و خود نیز نمیتوانست خویشتن را یاری دهد.(آیه ۸۱: فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ) این بیان قرآن، حقارت قارون متکبر و مغرور را در مقابل خداوند میرساند. این سرنوشت شوم، مایه عبرتی شد برای آن کسانی که تا دیروز جایگاه او را آرزو میکردند. همانها نظرشان را تغییر دادند و گفتند: «وای! گویا خدا رزق(روزی) را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش میدهد یا تنگ میگیرد! اگر خدا بر ما منت ننهاده بود، ما را نیز به قعر زمین فرو میبرد! ای وای! گویا کافران هرگز رستگار نمیشوند!»(آیه ۸۲: وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ)
🔻قارون با بیان اینکه «آنچه بدست آوردهام به واسطه دانش خودم بوده است!»، رسماً عدم اعتقادش را نسبت به «زکات» اظهار کرد و از آوردن آن خودداری نمود. او خیال میکرد، اموالی که به او رسیده را خودش مستقلاً بدست آورده و به همین دلیل نتیجه میگرفت که در قبال ضعفا هیچ وظیفه و تعهدی ندارد.
🔻در علوم اجتماعی متعارف به دلیل عدم اعتقاد به ربوبیت الهی و معاد، طبعاً موضوع پراهمیت زکات مورد بحث و بررسی قرار نمیگیرد و به آن اندک توجهی نمیشود. مبنای این علوم، هواپرستی(امانیسم) و به تبع آن اباحهگرایی(لیبرالیسم) است. شبیه طرز فکری که قارون داشت و وی را عاقبت به خیر نکرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
✊جنبش مردمی احیاء زکات
📡
@e_zakat