1️⃣ آرامش بهاری 🌷یکی مثل حاج حمید 🍃 شب و روزش يكي شده بود؛ از اين حرم به آن حرم و از اين امام‌زاده به آن يكي امام‌زاده مي‌رفت تا بلكه نشاني از امام زمانش به دست بياورد، گاهي چله نشيني مي‌كرد و گاهي از شهري به شهر ديگر مي‌رفت تا از بزرگي، راهي براي ملاقات با امام زمان(عليه‌السلام) پيدا كند؛ بالاخره بعد از 40 روز عبادت در مسجد سهله ندايي شنيد كه به او گفت فردا صبح به بازار آهنگرها برو؛ آنكه در دكان حاج حميد قفل‌ساز نشسته است همان است كه تو دنبالش مي‌گردي؛ فقط نگاه كن و سخني بر زبان نران! صبح طبق قرار به درب مغازه پيرمرد قفل‌ساز رفت و مشغول تماشاي چهره محبوب شد؛ در اين هنگام پير زني قفلي را براي فروش پيش مرد قفل‌ساز آورد؛ پيرمرد به او گفت اگر قفلت كليد داشت 10 دينار مي‌ارزيد، چون كليد ندارد 9 دينار و چون يك دينار سود براي من بايد بماند به 8 دينار آن‌را مي‌خرم؛ پيرزن با تعجب گفت: ولي از سر بازار تا اين‌جا هيچ‌كس بيش از 2 دينار نداد و با خوشحالي پولش را گرفت و رفت. در اين هنگام امام زمان(عليه‌السلام) رو به مرد دل‌سوخته شيدا كرد و گفت نمي‌خواهد آواره كوه و بيابان شويد؛ مثل حاج حميد زندگي كنيد ما خودمان مي‌آييم. 💠 حضرت مهدي(عجل‌ الله‌ تعالي فرجه ‌الشريف) مي‌فرمايند: 🌿 ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم که اگر جز این بود، دشواری‌ها و مصیبت‌ها بر شما فرود می‌آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می‌نمودند. 📚 احتجاج طبرسي، ج۲، ص۳۲۳.