هدایت شده از اخبار سوریه
من واژگون، من واژگون، من واژگون رقصیده ام من بی سر و بی دست و پا، در خواب خون رقصیده ام میلاد بی آغاز من هرگز نمی داند کسی من پیر تاریخم که بر بام قرون رقصیده ام فردای ناپیدای من، پیداست در سیمای من این سال که با فرداییان در خون کنون رقصیده‌ام منظومه‌ای از آتشم، آتشفشانی سرکشم در کهکشانی بی‌نشان، خورشید گون رقصیده‌ام ای عاقلان در عاشقی دیوانه می باید شدن من با بلوغ عقل در اوج جنون رقصیده ام میلاد دانایی منم، پرواز بینایی منم من در عروجی جاودان از حد فزون رقصیده‌ام با رقص من در آسمان، رقص تمام اختران من بر بلندای زمان بنگر که چون رقصیده‌ام @syriankhabar