رود بودم حسرت دریا به فریادم رسید روضه های حضرت سقا به فریادم رسید حسرت شش گوشه دارم در دل دیوانه ام تا ابد این مرقد زیبا به فریادم رسید من فقط از روضه های کربلا دم میزنم بارگاه زاده ی به فریادم رسید مادرم در روضه شیرم داده، ای ارباب من روز اول این دل شیدا به فریادم رسید در جوانی راه را گم کرده بودم بارها دیدم آخر به فریادم رسید اشک چشمم دادی و حال مناجات و دعا لطف کردی و همین نجوا به فریادم رسید وقت مردن دوست دارم تا بیایی در برم تا بگویم به فریادم رسید خواب میدیم که محشر بود و من چشم انتظار در همان دم به فریادم رسید کل محشر سینه زن شد با نوای شال مشکی تو در عقبی به فریادم رسید : 💔 مرا به خاطر این عشق سرزنش کردند بگو ببینم، کنایه هم بخورم؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،