دل خوشم نام مرا در قلمت جا بدهی به من بی سر و پا در حرمت پا بدهی این منم از همه ی اهل جهان وامانده دل خونین من از عشق تو تنها مانده من خـریدار تـو و عشق تـو و تنهایی ذکر روی لب من در همه روز و همه ی شبهایی آخرالعمر به عشق تو منم جان بدهم بین ارباب و خودم من سروسامان بدهم جان ناقابل اگر در ره عشقت نشود قربانی مـرغ پر بسته بُـوَد در قـفسی زنـدانـی : عمر زاهد همه طی شد به‌ تمناۍ‌ بهشـت او ندانست ‌ڪه در ترک ‌تمناست بهشت این چه حرفیست که در عالم‌بالاست‌بهشـت هرکجا ذکر حسین است همانجاست بهشــت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام