🌷🌷🌷
✍با نيسان خودش رفتيم. تو مسيربوديم که اذان دادند.
#سيد راهنما زد، ماشين رو
کنار جاده پارک کرد؛ گفتم چي کارميکني⁉️گفت اول نماز📿بعد کاسبي، گفتم:
#سيد دارم يخ ميزنم، تو اين سرمامجبوري مگه❗️ميريم خونه نماز روميخونيم.😕
#سيد گوشش به اين حرفها بدهکارنبود.رفت تو بيابون زيرانداز کوچيکي رو
انداخت و نماز 📿اول وقتش رو خوند👌 به ما ميگفت: بابا بيا دو تا دو رکعتي سريع
ميخونيم ميريم، اما ما گوش مون بدهکارنبود😔 نمازش رو خوند وراه افتاديم..
رسيديم روستاورفتيم منزل اون کشاورز، اومد جلوي در گفتيم حاج آقا اومديم
تخمه روببريم، گفت: شما بوديد بدون اينکه تخمه رو ببينيد اين همه پول رو واريز
کرديد⁉️
#سيد گفت : بله حاجي من پول روريختم.
گفت:خوب حالامن اگه بخوام دبه کنم شماچه مدرکي داريد⁉️
اصلاکي گفته
من تخمه دارم⁉️کي گفته شما به من پول داديد⁉️شاهدت کو⁉️
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷🌷🌷