🍃 🍃 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 وقتی شهید پیدا نمیشد یه رسم خاص داشتیم. 🙃 یکی از بچه ها رو می‌گرفتیم و بزور می خوابوندیم تا با بیل مکانیکی رویش خاک بریزن اونم التماس کنه تا شهدا خودشون رو نشون بدهند تا ولش کنیم ...😅 اون روز هر چه گشتیم شهیدی پیدا نشد، کلافه شده بودیم، دویدیم و عباس صابری رو گرفتیم. 😐خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد،😎 تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس خاک بریزه ، استخوانی پیدا شد. 😳دقیقا همونجایی که می‌خواستیم خاکش رو روی عباس بریزیم ...😔 بچه ها در حالیکه از شادی می خندیدند ،☺️ به عباس گفتند: بیچاره شهید! تا دید می‌خوایم تو رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه فکه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم... 😬 چون تو می‌خواستی کنارش خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!!😅 و کلی خندیدیم ...😂 خاطره ای از زندگی شهید عباس صابری راوی:شهید مجید پازوکی "شهدای تفحص" شهدارا‌یاد‌کنیم‌با‌ذکر‌صلواتی😇 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🍃 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═ 🌸════⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘════🌸 ═╝