इई 🍃🌷🍃ईइ इई 🍃🌷ईइ इई 🍃 اوهمیشــہ می گفت؛🔽 چريكي بــه شــجـ👌ــاعت و دالاوري ومديريــت نديــده ام. حتي همسـ🌹ـرش را به جبهه آورده و با اتومبيـ🚗ـل پيكان خودش كه شبيه انبار مهماته، به همه جبهه ها سر ميزنه. 😄 هم، چنين حالتي نسبت به ابراهيم داشت.💠 يكبار كه قصد شناسايي👀 و انجام عمليـ⚡️ـات داشت به گفت: آماده باش برويم شناسايي.🔎🔍 وقتي از شناسايي برگشت. گفت: من قبل از انقلاب در لبنان جنگيده ام. 😎 كل درگيريـ💥ــهاي سال58 كردســتان را در منطقه بودم، اما😳 اين جوان با اينكه هيچكدام از دوره هاي نظامي را نديده☺️، هـم بســيار ورزيـ👌ــده اســت، هم مســائل نظامـ💥ـي را خيلي خوب ميفهمد. براي همين در طراحي عملياتها از كمك ميگرفت.😉 آنها در يكي از حمـ🚀ـلات، بدون دادن تلفات دستگاه تانك دشمن را منهـ💣ـدم كردند و تعدادي از نيروهاي دشمـ👹ـن را اسير گرفتند. وصالي يكي از ساختمانهاي پادگان ابوذر را براي نيروهاي داوطـ☝️ـلب و رزمنـ👮ـده آماده كرد و با ثبت نام📝 و مشخصات افراد و تقسيم آنها، نظم خاصي در شهر ايجاد كرد.⭕️ وقتي شهر كمي آرامش پيدا كرد، به همراه ديگر رزمنده ها ورزش 🏋🏋🏏 باستاني را بر پا كرد. هر روز صبـ🌤ـح با يك قابلمـه ضرب📢 مي ِ گرفت و با صداي 🎶گرم خودش ميخواند. هم مياندار🕴 ورزش شده بود، اسلحه ژ3 هم شده بود ميل!😁 با پوكه توپ وتعدادي ديگر از سلاحها ، وسايل ورزشي را درست كرده بودند. 😃😂 يكــي از فرماندهـ👮ـان ميگفت: آن روزها خيلي از مردم كه در شــهر مانده بودند و پرستاران بيمارستان🏥 و بچه هاي رزمنده، صبحـ⛅️ـها به محل ورزش باستاني 🏟می آمدند.☺️ 👇👇 @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─