🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀 بعضي ها مثل شهيد❤️سيد ابوالفضل كاظمي به شوخي😅ميگفتند: خدا،بنده هاي خوب و پاك را ســوا ميكند😁براي همين ما مرتب گناه ميكنيم كه ملائڪه سراغ ما را نگيرند😄!ما ميخواهيم حالا حالاها زنده باشیم😌،بچه ها خنديدند😂و بعد هم نوبت ابراهيم شد🤗 همــه منتظر آرزوي ابراهيم بودند🙏،ابراهيــم مكثي كرد🙄و گفت:آرزوي من شهادت💓هست ولي حالا نه!من دوست دارم در نبرد با اسرائيل شهيد شوم🙏💔 . صبح زود🌥بود،از سنگرهاي كمين به سمت گيلان غرب برگشتم🚙،وارد مقر سپاه شدم. برخلاف هميشه هيچكس آنجا نبود😐 كمي گشتم ولي بي فايده بود🙁خيلي ترسيدم😨 نكند عراقي ها شهر را تصرف كرده اند!😦 داخل حياط فرياد🗣زدم: كســي اينجا نيست؟! درب🚪يكي از اتاق ها باز شد،يكي از بچه ها👤 اشاره كرد، بيا اينجا😓! وارد اتاق شدم،همه ساكت😶رو به قبله نشسته بودند! ابراهيم تنها❤️،در اتاق مجاور نشسته بود و با صداي سوزناک😭 مداحي ميكرد. براي دل خودش ميخواند💔. با امام زمان عج نجوا ميكرد😔 .. آنقدر سوز عجيبي در صدايش🗣بود كه همه اشك ميريختند😭 🌺 [❀ @ebrahimdelha ❀] 🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀