🔸روایتی از زندگی شهید حسن انتظاری در یکی از عملیات ها نیروها سوار تویوتا شده بودند و مستقیم به سمت خط می رفتند.دشمن جاده را زیر گلوله داش . یکدفعه ماشین پنچر شد.حسن بچه ها را پیاده کرد سنگر بگیرند و از گلوله های دشمن در امان باشند.راننده چرخ را بیرون آوردو زاپاس را گذاشت .چرخ را بست ولی یکی از پیچ ها گم شده بود.هر چه گشتیم پیدا نشد.دشمن هم مثل باران گلوله می ریخت.راننده فوق العاده عصبی شده بود.حسن گفت جونت شم صلوات بفرست..راننده عصبانی تر شد و گف چی چی می گویی در این موقعیت که پیچ گم شده می گویی صلوات بفرست؟ گفت:جونت شم تو فقط یک صلوات بفرست و خودش صلوات فرستاد. راننده هم صلوات فرستاد و متوجه شد .پیچ زیر پای خودش بوده و پا گذاشته و پیچ در خام ها فرو رفته . از همان لحظه راننده اعتقاد پیدا کرد رو به من کردو گفت : فکر می کردم شوخی می کند بعد دیدم نه جدی می گوید صلوات فرستادم. در روایات هم داریم که بهترین ذکر صلوات بر محمد و آل محمد(صل الله علیه و اله) است.