✅ بررسی متن درس نهم:👇 מִי יוֹתֵר חָשׁוּב? چه کسی مهم‌تر [است]؟ 🔺יוֹתֵר חָשׁוּב: شیوه ساختن صفت برتر. 🔅آوردن واژه יוֹתֵר و بعد از آن، آوردن صفت مورد نظر. مثال: יוֹתֵר יָפֶה: زیباتر יוֹתֵר חָכָם: زیرک‌تر דָּן וְרוּת הֵם אָח וְאָחוֹת. دان و روت برادر و خواهر هستند. דָּן הוֹלֵך לְגַן יְלָדִים. دان می‌رود به مهدکودک. 🔺לְגַן: לְ + גַּן 🔺גַּן יְלָדִים: הַגַּן שֶׁל יְלָדִים 🔅ترکیب سمیخوت (اضافی): גַּן و اسمهایی با وزن مشابه آن، هنگام مضاف واقع شدن، تغییری پیدا نمی‌کنند. רוּת הִיא כְּבָר תַּלְמִידָה בְּכִתָּה א'. روت دیگر اکنون دانش‌آموز کلاس اول است. 🔺בְּכִתָּה: בְּ + כִּתָּה 🔅با آمدن حرف اضافه בְּ بر سر כִּתָּה، داگش כּ افتاده. 🔅چون به کلیت کلاس اول اشاره کرده، כִּתָּה نکره آمده. اگر به یک کلاس اول خاص اشاره کرده بود، حرف تعریف لازم داشت. בֹּקֶר. صبح [است]. רוּת וְדָּן אוֹמְרִים "שָׁלוֹם" לָאֵם روت و دان می‌گویند «خداحافظ» به مادر 🔺לָאֵם: לְ + הָ + אֵם וְהוֹלְכִים לְבֵית הַסֵּפֶר. و می‌روند به مدرسه. 🔺לְ + בֵּית הַסֵּפֶר 🔺בֵּית הַסֵּפֶר: ترکیب سمیخوت 🔅ترکیبهای سمیخوت در حالت معرفه، مضاف‌الیه‌شان حرف تعریف را به خود می‌گیرد. 🔅دقت: در اینجا، چون می‌خواهد بگوید این دو دارند به مدرسه خاص خودشان می‌روند، مدرسه را معرفه آورده. اما در بند اول که می‌خواست به کلیت مهدکودک رفتن دان اشاره کند، عبارت مهدکودک را نکره آورده بود. בַּדֶּרֶךְ לְבֵית הַסֵּפֶר در راه به سوی مدرسه 🔺בַּדֶּרֶךְ: בְּ + הַ + דֶּרֶךְ שׁוֹאֵל דָּן אֶת רוּת: می‌پرسد دان از روت: 🔺שׁוֹאֵל حرف اضافه ندارد. مفعولش اگر معرفه باشد، אֶת می‌گیرد. - רוּת! מִי אַתְּ חוֹשֶׁבֶת יוֹתֵר חָשׁוּב, - روت! چه کسی تو فکر می‌کنی مهم‌تر [است]؟ אַבָּא אוֹ אִמָּא? بابا یا مامان؟ - בְּוַדַּאי אִמָּא. - قطعا مامان. עוֹנָה רוּת. پاسخ می‌دهد روت. אִמָּא עוֹשָׂה אֶת הַכֹּל. مامان انجام می‌دهد همه چیز را. אִמָּא נוֹתֶנֶת לָנוּ אֹכֶל, مامان می‌دهد به ما غذا، 🔺נוֹתֶנֶת לָנוּ: נוֹתֵן حرف اضافه‌اش برای مفعولش לְ هست. וְהִיא קוֹנָה לָנוּ עוּגָה, גְּלִידָה וְשׁוֹקוֹלָדָה. و او می‌خرد برای ما کیک، بستنی و شکلات. 🔺קוֹנָה לָנוּ: קוֹנֶה حرف اضافه‌اش برای مفعولش לְ هست. אִמָּא גַּם קוֹנָה לְךָ וְלִי בְּגָדִים יָפִים. مامان همچنین می‌خرد برای تو و برای من لباسهای زیبا. 🔺בְּגָדִים יָפִים: موصوف و صفت. جمع، مذکر، نکره. אִמָּא קוֹנָה לִי סְפָרִים, מַחְבָּרוֹת, עֵטִים וְעֶפְרוֹנוֹת. مامان می‌خرد برای من کتاب، دفتر، خودکار و مداد. 🔺درحالیکه در عبری، اسمهای عمومی را جمع می‌آورند، ما در فارسی مفرد می‌آوریم. باید به این نکته در ترجمه دقت کنیم. אַתָּה רוֹאֶה, تو می‌بینی، אִמָּא עוֹשָׂה אֶת הַכֹּל. مامان انجام می‌دهد همه چیز را. - נָכוֹן! - درسته! אוֹמֵר דָּן. می‌گوید دان. אִמָּא יוֹתֵר חֲשׁוּבָה. مامان مهم‌‌تر [است]. אֲבָל הַאִם אַתְּ לֹא אוֹהֶבֶת אֶת אַבָּא? اما آیا تو دوست نداری بابا را؟ - אֲנִי אוֹהֶבֶת אֶת אַבָּא מְאֹד! من دوست دارم بابا را خیلی زیاد. - מַדּוּעַ? - چرا؟ - אֲנִי לֹא יוֹדַעַת מַדּוּעַ. - من نمی‌دانم چرا. אֲנִי אוֹהֶבֶת אֶת אַבָּא, من دوست دارم بابا را، כִּי הוּא אַבָּא. چون او بابا [است]. אֲנִי עוֹשָׂה הַרְבֵּה דְּבָרִים, من انجام می‌دهم خیلی چیزها، אֲבָל אֲנִי לֹא יוֹדַעַת לָמָּה. اما من نمی‌دانم برای چه. - מָה, לְמָשָׁל? - چه چیز، برای مثال؟ - הִנֵּה, לְמָשָׁל, - همین، برای مثال، אֲנִי הוֹלֶכֶת לְבֵית הַסֵּפֶר, من می‌روم به مدرسه، אֲבָל אֲנִי לֹא יוֹדַעַת לָמָּה! اما من نمی‌دانم برای چه! https://eitaa.com/ebri_biyamoozim