2⃣ *قدرت کردگار می‌بینم – حالت روزگار می‌بینم* *از نجوم این سخن نمی‌گویم – بلکه از کردگار می‌بینم* *از سلاطین گردش دوران – یک به یک را سوار می‌بینم* *هر یکی را به مثل ذره نور – پرتوی آشکار می‌بینم* *از بزرگی و رفعت ایشان – صفوی برقرار می‌بینم (…)* *آخر پادشاهی صفوی – یک حسینی به کار می‌بینم* [آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین بود] *نادری در جهان شود پیدا – قامتش استوار می‌بینم* [اشاره به نادر شاه افشار شاه مقتدر و مؤسس سلسله افشاریه] *آخر عهد نوجوانی او – قتل او آشکار می‌بینم* [احتمالا اشاره به شاهرخ میرزا نوه نادر شاه و آخرین پادشاه افشاریه دارد که در نوجوانی به شاهی رسید و نهایتا در کهنسالی توسط آغا محمد خان قاجار کشته شد] *شهر تبریز را چو کوفه کنند – شهر طهران قرار می‌بینم* [اشاره به انتقال پایتخت از تبریز به تهران در زمان آغا محمد خان قاجار] *بعد از آن دیگری فنا گردد – شاه دیگر به کار می‌بینم* *که محمد به نام او باشد – تیغ او آبدار می‌بینم* [بنا بر ویژگیهایی که از او می‌گوید، مرادش محمد شاه قاجار است، نه آغا محمد خان قاجار] *چارده سال پادشاهی او – دولتش کامکار می‌بینم* [محمد شاه چهارده سال پادشاهی کرد] *سال کز مرغ می‌شود پیدا – مرگ او آشکار می‌بینم (…)* *ناصر الدین به نصرت دوران – چار ده هشت سال می‌بینم (…)* [چار ده هشت، به معنای ۴۸ است که دقیقا منطبق بر مدت پادشاهی ناصرالدین شاه است] *از شهنشاه ناصر الدین شاه – شیونی بیم دار می‌بینم* [اشاره به ترور ناصرالدین شاه] *روز جمعه ز شهر ذیقعده – تن او در مزار می‌بینم 📜 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3276 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ 📝ادامه👇👇