عیب دیگر پوشش گاله این بود که بعد از یک سال تا هیجده ماه بمیزان زیادی دچار پوسیدگی می شد و می بایست ترمیم و تجدید می شد. البته تهیه گاله برای افرادی که زمین شالیزاری نداشتند هم هزینه بر بود و هم دردسر های خاص خودش راداشت. در هنگام مرمت پوشش سقف اگر تخته های روی پلور، هلا یا شیش نیاز به تعویض و مرمت داشت اقدام می کرند.
برای پوشش اسکلت چوبی خانه (در هر دو روش معماری) از کاهگل استفاده می کردند. برای تهیه کاهگل ابتدا کاهها خرد شده و آماده می شدند. بعد از آن نوبت عمل آوری گل رس بود. گل را به آب آغشته کرده و ورز می دادند . یعنی کارگر به آن آب می زد و با پای برهنه انرا تا جائیکه خاصیت چسبندگی پیدا کند لگد می کرد، بطوریکه بسختی با بیل برداشته می شد. بعد از پر کردن پی نوبت دیوار چینی زیر کار می رسید. بین چوب های دیوار را با لاشه سنگ یا سنگهایی که با پتک خرد شده بود و کاهگل ورز داده شده پر می کردند.
معمولا اگر کار خانه سازی در غیر فصل کاری روستا بود اهالی محل و مخصوصا افراد فامیل از هیچ کمکی دریغ نمی کردند. بچه های روستا هم به تماشا می آمدند و این بود که کار بچه ها هم در می آمد. بازی در فضای تازه و در کنار استاد نجارها که دائما سر آنها داد می کشیدند.
روی پلورها را تخته کوبی می کردند. بعبارت دیگر فاصله بین پلورها را با تخته و چوبهای نازکی می پوشاندند و روی آن را از بالا گل می مالیدند و به این طریق بام را برای استفاده بعنوان انبار اصلی خانه جهت نگهداری آذوقه اعم از شالی، گندم، جو، حبوبات، کد و ... مهیا می کردند. در گذشته های بسیار دور این اقلام به جهت حفاظت در مقابل موش، در داخل کندو های چوبی در بالا پشت بام نگهداری می کردند. ناگفته نماندکه گاهی افراد به میزان ذخائری که در آنجا نگهداری می کردند. تفاخر می نمودند. مثلا می گفتند بام سر (پشت بام ) ما پراز گونی های شالی است و....
بعد از اتمام ماله و تکمیل کار دیوارها نوبت نصب درب و پنجره بود که قبلا جای آن را مشخص کرده بودند.استاد نجار کارگاه درب و پنجره را داخل یکی از اتاقها برپا می کردند. دربها معمولا دو لنگه ولی بصورت ساده یا جام دار بودند. البته درب و پنجره بسته به میزان مهارت استاد در رنده کاری و ورزیدگی و ذوق او ساخته می شدند. از معروفترین استادان درب و پنجره ساز روستا استا قربان، استا یونس، استا معروف و .... نجار بودند. استاد های پر حوصله و نفیس ساز بودند. پنجره ها با قابهای کوچک و برای هر پنجره پشت دری چوبی ساخته می شد. بطوری که اول پنجره باز می شد تا پشت دری باز شود. پشت دری پنجره در واقع کار دزد گیر را می کرد.
ناگفته نماند که برای دسترسی وتردد به پشت بام نردبان زیبایی بنام کاتی ساخته و نصب می شد.
تمام خانه ها دارای تراس یا به زبان محلی رفاق بودند. تراس را دَروَن یا نالسر هم می گفتند. رفاق محل دسترسی به حیاط از داخل خانه بود. برای دسترسی به حیاط از پله های چوبی نصب شده در رفاق استفاده می شد. در فاصیه بین ستون های رفاق که لبه تراس هم محسوب می شد. چوب های خراطی شده نصب می شد که به آن هزاره می گفتند.
اما اینک دیریست که صدای گوشنواز اره کشی جای خودرا به صدای گوش خراش اره موتوری سپرده است. صدای اره کشی حیات بخش بود چون نوید ساخت و ساز را می داد. ولی صدای اره موتوری چندش آور است چون خبر از نابودی می دهد. دیریست صدای تیشه استاد نجار نیز بگوشمان نمی آید. از استحکام خانه های دویست و سیصد ساله استادان نجار این دیار هم دیگر خبری نیست. سقف آخرین خانه های بجا مانده ساخته شده به دست این استادان بی نظیر در حال فروریختن است. دیریست که صدای آواز استاد نجار نمی آید. روزگار درازی از ان روزها می گذرد که استاد نجار در پشت بام خانه می خواند و به اهالی خبر می داد که ای اهالی، آبادی آباد و سرزنده است. استاد نجار هم زنده و سرحال و بزودی برای تازه عروس و داماد این روستا خانه ای دیگر ب پا خواهد کرد.
دیریست که از خنه لارده ای و گلگویی از پرچیم و کلک! تنیر و گرم نون و کله و دیزندون ! نفار و درون و سرپیش و ورخراز ! بوم و کاتی خبری نیست که نیست.!!
در ذیل تصویری از یک خانه روستایی با سقف تحته ای(لت به سر) و تصویری از یک خانه روستایی با نپار مربوطهدر یکی از روستاهای لفور را می بینید . این تصاویر در نوروز سال ۸۶ برداشته شد.
#خنه
📩+ نوشته شده در دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۸۵ ساعت 13:14 توسط محمد اصغری |
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3566
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑
#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─