2⃣کد خبر: ۴۲۰۳۷۱۴
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۳
💠پیامدهای دنیوی و اخروی؛ مانع تخریب محیط زیست
آیتالله محقق داماد در سال ۱۴۰۰ نیز کتاب (eco-teology) را به زبان انگلیسی نوشته و دیدگاه اسلام در خصوص محیط زیست را مطرح و عنوان کردهاند که اساساً بشر مسئول حفظ زمین و طبیعت است و این طبیعت متعلق به تمام بشریت است و اینکه تخریب عناصر محیط زیستی یعنی آب، خاک، گیاهان، فضا و ... از دیدگاه الهیاتی ممنوع است و چه بسا پیامدهای دنیوی و اخروی میتواند داشته باشد. این پیامدها میتواند انگیزهای برای پیروان ادیان باشد که دست به تخریب محیط زیست نزنند.
💠علمگرایی افراطی دلیل تخریب محیط زیست
بر این اساس منشأ بحرانهای محیط زیست، علمگرایی افراطی و تأکید بر علم و نفی نگاه قدسی و الهیاتی به محیط زیست است و نه تنها ادیان منشأ تخریب محیط زیست نیستند بلکه عدم اهتمام به نگاه محیط زیست الهی منشأ این بحرانها شده است. ویژگیهای تمرکز افراطی یا علم گرایی افراطی و نفی قدسی بودن طبیعت تقلیل واقعیت به مادیات است که افراد معتقد به این مسئله، باور دارند اساساً واقعیتی غیر از مادیات وجود ندارد. این افراد روح، نفس، فرشتگان، عالم آخرت و معاد را انکار میکنند و طبیعت را شبیه موجودات بیشعور و بلکه به تصریح خودشان فاقد شعور لحاظ میکنند و افراطیگری در توجه به علم و غیر علمی خواندن تفکر دینی را مطرح میکنند. این دیدگاه حتی اکنون نیز در کشور ما وجود دارد.
💠عدالتورزی در طبیعت یعنی توازن
نادیده انگاری صفات الهی از خصوصیات علمگرایان افراطی است؛ یکی از صفات الهی عدالت است و انسانی که دینگرا باشد او هم میخواهد عدالت را به اجرا دربیاورد. در ادیان انسانها به عدالتورزی سفارش شدهاند و وقتی عدالتورزی بخواهد در محیط زیست منعکس شود به توازن تعبیر میشود. اما اگر صفات الهی را با این ابزار و بهانه که غیر علمی هستند انکار کردید، نباید توقع داشته باشید که تودههای مردم به دنبال توازن و حفظ چرخه حیات در محیط زیست باشند و این نگاه افراطی چیزی جز برآوردن خواستههای بیحد و اندازه انسان از محیط زیست نخواهد بود.
💠تقدسزدایی از طبیعت در اندیشه سکولار
اندیشمندان سکولار در مسیر تقدسزدایی از طبیعت دیدگاههایی را مطرح کردهاند. از جمله اگوست کنت دانش را به سه مرحله الهی، فلسفی و علمی تقسیم و مطرح کرده است که دو دوره قبل تمام شده و اکنون الهیات بیمعنی است و فقط دیدگاه علمی مطرح است. جان لاک مطرح میکند که طبیعت فاقد ارزش است و زمین هیچ ارزشی ندارد مگر اینکه انسان بتواند از آن بهره ببرد. اگر اندیشههای چنین افرادی در آموزش مطرح شود آیا میتوان انتظار داشت که محیط زیست مورد توجه و مراقبت قرار گیرد؟
📌حال دیدگاههای سکولار را با دیدگاه ادیان و دیدگاه اسلامی که مطرح میکند تمام درختان و موجودات زنده دارای شعور هستند، صدمه زدن به طبیعت به عنوان یک گناه تعبیر میشود، بریدن شاخه درخت به معنی شکستن بال ملائک است، مقایسه و خودتان قضاوت کنید که کدام دیدگاه در راستای حفاظت از محیط زیست است.
📌آنچه امروز مبانی توسعه دانسته میشود فراموشی خدا یا به حاشیه راندن خداست و سبک زندگی در این دیدگاه ماتریالیسم و مادهگرایی و اصالت ماده و نادیدهانگاری ادیان است، اما آیا این دیدگاه به حفاظت از محیط زیست کمک میکند؟
📌اگر به قرآن مراجعه کنیم، میبینیم یک اثر از علمگرایی افراطی نابودی و هلاکت است. مثلاً خداوند از قارون میخواهد مالش را در راه خدا مصرف کند و صدقه بدهد اما قارون به علم خودش تکیه میکند، علمگرایی افراطی دارد و میگوید من این ثروت را با دانش خودم به دست آوردهام و مختص به خودم است و اگر کسی میخواهد مالی داشته باشد خودش برود و کسب کند. همین نگاه او هم باعث نابودی قارون میشود.
📌همچنین ادله پسر نوح وقتی پدرش او را برای نجاتش فراخواند علمگرایی مطلق بود. او هم علم ناقص خودش تکیه کرد و گفت اگر آب بالا بیاید من بالای کوه میروم و نجات پیدا میکنم اما هلاک شد. اساساً گویی بشر توجه ندارد که علم انسان ناقص است و اینکه علم مدام در حال توسعه است به این معنی است که علم ما ناقص است و باید به علم الهی تکیه کنیم.
📌اما آیا راهحلهای رایج امروزین مشکل محیط زیست را کاملاً حل میکند؟ ما قوانین و مقررات، مهندسی محیط زیست، ارتقاء ابزارآلات و تکنولوژی در مسیر حفاظت از محیط زیست، کاهش استفاده از سوختهای فسیلی، اعتراضهای عمومی، تظاهرات، فعالیت سمنها و انجمنها را داریم و به همین دلیل برخی میپرسند چه نیازی به نگاه الهیاتی است و همین امور برای رفع معضل محیط زیست کافی است.
🌐
https://iqna.ir/fa/news/4203714
ادامه👇👇💥
#پژوهش_ادملاوند