#واحد
#حضرت_علیاصغر_ع
اشکات میریزه رو گونه، دلم پریشونه
فدای خشکیِ لبات
مادر بخواب دیگه حالا، لالا لالا لالا
گریه نکن! گرفت صدات
عطش داری و ابرِ بارون شدم
زار و حیرون شدم، دلپرشون شدم
از غصه
منو شرمنده نکن پسرم
آب نداره حرم، میسوزه جگرم
از غصه
دارم از حالت خبر
بسّه! شدم خون جگر
زبون رو لبهات نکش، هی نزن بال و پر
(لای لای علیِ اصغر)
رفتی که زود بیای اما، دادن بهت حالا
تیر سهشعبه جای آب
محکم تکون تکون خوردی، نفس کم آوردی
بمیره مادرت رباب
چشات کمکم بسته شد ای خدا
پیش چشم بابا، قهقهه زد چرا
حرمله
اشاره میکرد به زیر گلوت
کِل کشید روبهروت
حرمله
شد حال بابا چه بد
با حال مضطر اومد
گلوت که جایی نداشت دستت و بوسه زد
(لای لای علیِ اصغر)
واست لالایی میخونم، بهجای رو شونهم؛
سرت رو نیزه خوابیده
از غم میکوبم رو سینه، حرمله میبینه
نیزه رو هی تکون میده
میبینم قنداقهتو غرق خون
شمر نامهربون، اول کاروون
میخنده
رو دستش میچرخونه گهوارتو
بند قنداقهتو، میبینه غربَتو
میخنده
امون از شام بلا
سنگ میزنن بیهوا
میترسم آخر بیفته سرت زیر پا
(لای لای علیِ اصغر)
[شب هفتم #محرم ۱۴۰۲.۰۵.۰۲]
کانالمتناشعارمداحیهایحاجابوذربیوکافی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها