▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد باید که زیر نامه اش امضا شود حسین در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین 🔹امام رضا فرمود: مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیی فِیهِ أمرُنَا؛ هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه”لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ؛ قلبش نمی میره، دل مرده نمیشه، حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم، همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم. در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن از کودکی تا دم مرگم به روی لب تنها حسین بوده و تنها شود حسین ای کاش وقت مردن من وقت احتضار ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ▪️۳۴ سال امام زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا می دید گریه می کرد، هی می فرمود: قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جائعا؛ یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ “قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً” بابامو تشنه کشتن؛ ▪️این روزا قافله داره می رسه شهر شام، شامی که قریب ۴۰ سال، کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن، آخ بمیرم، قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرُ زینت کردن؛ کوچه هاشُ آب و جارو زدن،مردم به هم تبریک گفتن، لباس نو به تن کردن، شهر رو چراغونی کردن؛ زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن، مگه چه خبره؟ 🔸سهل ساعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرُ زینت کردن، می دونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن، پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن، یا صاحب الزمان😭 اگه می خوای ببینی بیا دم دروازه شهر. ▪️کامل بهایی، می نویسد ۵۰۰ هزار نفر به تماشا اومده بودن، آخ بمیرم، همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد؛ از دروازه ساعات تا مجلس یزید چند تا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کردن😭... یعنی آنقدر ازدحام جمعیت ….،مانع شده بود، زن های رقاصه می زدن و می رقصیدن ” سرای بریده بالا نیزه؛ امام زین العابدین تو غل و زنجیر... وای گفت: من آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من میخواید بدونید من کیم؟ هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب هجده سر بریده بود سایبان من آخ یکی طعنه می زنه، از بالای بام یه عده دارن سنگ می زنن؛ خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت می ریزن، یا صاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن... 😭 أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً، قاری قرآن محترمه، علی لب های قاری قرآن رو می بوسید؛ اما من یه قاری خاکی می شناسم، تا قرآن خواند، سنگ ها بر اون لب و دندان؛ اخ بمیرم …حسین. بابا قرآن می خونه سنگا به اون لب می خوره.. 😭 ▪️خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه، اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد، فرمود: انا المظلوم... 😭 ▪️من نمی دونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو می زدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد. یا حسین...😭