#زمزمه
#حضرت_عباس_ع
توو خیمه از گریه پُرم، عموی من کجاست؟!
پُر از خیال و دلهرم، عموی من کجاست؟!
من دیگه آب نمیخورم، عموی من کجاست؟!
با مشک یا علم با هر کدوم بیاد
من میپرم توو بغلش وقتی عموم بیاد
بهش میگم فقط داریم تو رو عمو
از پیش بچهها دیگه هیچجا نرو عمو
ـ ـ ـ
از پشت نخلها اومدن، کی باورش میشه؟!
نامردی و خوب بلدن، کی باورش میشه؟!
حضرت عباس و زدن، کی باورش میشه؟!
خورده بدون دست با اون قدش زمین
هیچی به غیر از اون عمود نمیزدش زمین
تیر توی چشمشه فدای غربتش
دستی نداشت تا بگیره جلوی صورتش
ـ ـ ـ
چیکار کنم این بدنو؟!، پاشو بریم حرم
ببین نگاه دشمنو، پاشو بریم حرم
پاشو بگیر دست منو، پاشو بریم حرم
دستی نمونده که، بگیری دستمو
تماشا کن عزیزم، پشت شکستمو
ستون خیمهها، ستونمو زدن
برای مَشک آب، پهلوونمو زدن
دلم از این میسوزه؛ آبی نخورده رفتی
خواهرمونو آخه؛ به کی سپردی رفتی؟!
نظر زدن ماه لشکرم رو، ازم گرفتن برادرم رو
[شب نهم
#محرم ۱۴۰۲.۰۵.۰۴]
کانالمتناشعارمداحیهایحاجابوذربیوکافی
@Biukafi_Matn