رمضانی حبیب:
یا حسین عزیز مادر ۴
باباجون چشاتو واکن من خسته رو نگاه کن
مثل گل پژمرده می شم پاشو دردمو دوا کن
دارم از غصه می میرم بی تو آروم نمی گیرم
دیگه از زندگی سیرم دلمو از غم رها کن
یا حسین عزیز مادر۴
عمه زینب بی قراره تو دلش آتیش می بارد
گریونو وحیرون وزاره باباجون اونو صدا کن
سر تو از تن بریدن رو تنت اسبا دویدن
جسمتوبه خون کشیدن لعن نفرین برجفا کن
یا حسین عزیزمادر ۴
نمی زارن که بمونم تابااین اشک روونم
بدم آبت باباجونم لبای خشکتو واکن
به خدا دلم شکسته غم توی چشام نشسته
به من حیرون خسته نظری بهر خدا کن
یا حسین عزیزمادر ۴
می بینم سر جداتو بوسه می زنم رگاتو
بابا جون می خوام شفا تو شکوه با این بی نوا کن
غم غصه ات کرده پیرم می بینی بابا اسیرم
میرم تو غربت بمیرم لحظه ای منو نگاه کن
یا حسین عزیزمادر ۴