گریه نکن که بی قرارم برای تو دلشوره دارم
گریه نکن فاطمه جانم که خیلی زود میای کنارم
یه عده که حیا ندارن تو خونه ی تو پا میذارن
به جای گل، آتیش و هیزم برای تسلیت میارن
دست علی که بسته میشه
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
پهلوی تو شکسته میشه
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
می مونی بین در و دیوار
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
محسنتو می کشه مسمار
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
امون از این شهر مدینه
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
من میرم از شهر مدینه تو می مونی با زخم سینه
می بینی با دل شکسته دیگه علی خونه نشینه
یه کوچه و چادر خاکی سیلی و گوشواره ی خونی
مجبور میشی که صورتت رو از علی دیگه بپوشونی
دست حسن تو دستای تو
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
بارونی میشه چشمای تو
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
می گیره آسمون کوچه
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
می افتی تو میون کوچه
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
امون از این شهر مدینه
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
بذار که اشکاتو بگیرم برای غصه هات بمیرم
از یاد مردم میره دیگه سفارش روز غدیرم
همسفر روح الامینم حسینمه به روی سینم
غروب قتلگاه و شمر و سر بریده رو می بینم
وقتی که میره زینب از حال
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
می بینمت میون گودال
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
میشه به دخترت جسارت
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
تو غل و زنجیر اسارت
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
امون از این شهر مدینه
فاطمه جان، فاطمه جان، فاطمه جان
#پیامبر #محمدحسین_حدادیان #حاج_سعید_حدادیان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها