‍ 🦋🍃  ایام  فاطمیه 🍃🦋 🌴 حاج محمود کریمی 🌴 🌷ببین می توانی بمانی،بمان ❣عزیزم تو خیلی جوانی،بمان 🌷تو هم مثل من نیمه جانی،بمان ❣زمین گیر من آسمانی،بمان 🌷اگر می شود می توانی،بمان ❣چه شد با علی همسفر ماندنت 🌷چه شد پای حرف پدر ماندنت ❣چه شد ماجرای سپر ماندنت 🌷پس از قصه ی پشت در ماندنت ❣ندارد علی هم زبانی،بمان 🌷ممنونم اگر نروی،می میرم اگر بروی ❣من ماندم و زینب تو،خون می چکد از لب تو 🌷بدون تو غم بی عدد می شود ❣برای علی بی تو بد می شود 🌷نرو که غرورت لگد می شود ❣و این سنگ،سنگ لحد می شود 🌷چه کم دارد این زندگانی،بمان ❣چرا اشک را آبرو می کنی 🌷چرا چادرت را رفو می کنی ❣چرا استخوان در گلو می کنی 🌷چرا مرگ را آرزو می کنی ❣تو باید غمم را بدانی بمان 🌷ببین می توانی بمانی،بمان ❣عزیزم تو خیلی جوانی،بمان 🌷به التماس نگاه یتیم های خودت ❣به دست های کریمانه ی دعای خودت 🌷بیا دوباره دعا کن ولی برای خودت ❣برای پهلو و بازو و دست و پای خودت 🌷فقط برای نرفتن دعا کنی،باشد ❣برای بی کسی من دعا کنی ،باشد 🌷همین که دیدمت از صبح،بهتری امروز ❣به سفره،نان خودت را می آوری امروز 🌷دوباره دست به پهلو نمی بری امروز ❣نگو به فکر جدایی ز حیدری امروز 🌷که گفته پیر شدی یا جوانی ات رفته ❣خدای من نکند مهربانی ات رفته 🌷تو بار رفتن بستی علی حلال کند ❣تو بین بستر هستی علی حلال کند 🌷تو بین شعله نشستی علی حلال کند ❣تو بین کوچه شکستی علی حلال کند 🌷تو را به جان حسینت نگو حلالم کن ❣از این غریب بخر آبرو حلالم کن 🌷کمی مراقب خود باش فکر جانت باش ❣به فکر من نه کمی به فکر کودکانت باش 🌷تو باش با تن زخم و قد کمانت ❣بمان و قدرت زانوی پهلوانت باش 🌷همان که بست در این خانه دست حیدر را 🌷مخواه باز ببیند شکست حیدر را 🌷خدا نکرده به تابوت مرگ تن دادی ❣که دست بی کسی ام را به دست من دادی 🌷اگر به دخترکت چند تا کفن دادی ❣بگو برای حسین از چه پیرُهن دادی 🌷چرا که بر بدنش پیرُهن نمی ماند ❣نه پیرُهن که برایش بدن نمی مان 💌🍃حاج محمود کریمی🍃 💌