# امام زمان (عج) # فاطمیه غزل ۱:عشق سبز خورشید تا که هست نیازی به ماه نیست تا مهدی است هیچ کسی پادشاه نیست خورشید پشت ابر کند کار خویش را آماده نیستیم و برایت سپاه نیست هر چند گفته اند سیاهی فراتر است سبز است رنگ عشق تو رنگش سیاه نیست عمرم به شوق دیدن رویت گذشت و حیف دیدار تو نصیب من پر گناه نیست عمرش تباه هر که به مهدی دعا نکرد هر کس کند دعا به تو عمرش تباه نیست باشد دعا سعادت دنیا و آخرت اسباب استجابت او گه هست و گاه نیست چشمی به سوی ما بگشا حق مادری کز درد چشم و سر به لبش غیر آه نیست آنقدر گویمت که ز سیلی آن عدو در چشم های فاطمه نور نگاه نیست دیوار میکند کمکش راه میرود دست دگر به پهلو و او روبراه نیست شد آنچنان کبود رخ همچوماه او کس را توان دیدن آن روی ماه نیست یک ماه هم در علقمه افتاد بر زمین پشت حسین شکست و حرم را پناه نیست دستش جدا ز پیکر و تیری به چشم او او را امید دیدن رخسار شاه نیست بر زخم های آل علی مرهمی (حمید) جز مهدی منتقم و دادخواه نیست ______________________________ # امام زمان (عج) # فاطمیه غزل ۲:وعده دیدار صبح آدینه شد و وعده دیدار رسید خواب تاکی سحر دولت بیدار رسید خواب بر عاشق دلخسته حرام است حرام شاید این جمعه خبر از سوی دلدار رسید کی شود این خبر خوش رسد ازملک حجاز به ضعیفان جهان یاور و غمخوار رسید انتظار حرم کعبه سر آید آن روز که بگویند همه حجت دادار رسید به برم نیست کلافی که خریدار شوم گر بگویند که یوسف سر بازار رسید همه سرمایه من دوستی آل علی است خوش بود گر تو بگویی که خریدار رسید درپس پرده ی غیبت مثل خورشیدی که به ما لطف تو از پرده اسرار رسید ما که بیمار فراق تو نگشتیم آقا تا بگوییم شفا از طرف یار رسید آنکه بیمار شد از بهر امامش زهراست آنکه آزار به او از در و دیوار رسید گل باغ نبوی با لگدی پرپر شد ناله ی او بسوی گنبد دوار رسید مادرت فاطمه می‌گفت بیا مهدی جان تا که بر سینه او زخم زمسمار رسید کربلا هم چو حسین از روی مرکب افتاد تیر و خنجر به تنش از سوی اشرار رسید عاقبت خوش خبری می‌رسد از راه (حمید) که بگویند همه حجت دادار رسید _______________________________ # امام زمان (عج) # فاطمیه غزل ۳: اصالت ما مهدی امام ماست اصالت برای ما روز ظهور اوست قیامت برای ما تو در میان ما و ندیدیم روی تو گویا ندیدنت شده عادت برای ما گفتند هر که رفت زدیده ز دل رود بر روی سینه حک شده نامت برای ما دل خوش شدم به وعده «ادعونی استجب» کی میرسد دعا به اجابت برای ما ؟ شاید ز لقمه هاست دعایم اثر نداشت یا حکم ایزد است اطاعت برای ما این انتظار و شوق وصال امام عصر سودی نداشت غیر عبادت برای ما کی می شود در عرفات و منا دمی در زیر خیمه ی تو اقامت برای ما این روز ها که مادرتان بستری شده وقتی بگیر بهر عیادت برای ما نقلی که فاطمه سر خود بسته میکند از درد های مخفی حکایت برای ما مجهول مانده قدر تو و مادرت ولی گردد عیان بروز قیامت برای ما حشر خلایق است یقین با امامشان روشن شود مقام امامت برای ما دست حمید خالی و جرمش بود ف دستی بگیر بهر شفاعت برای ما