💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__زمینه
هنگام وداع با ناله شده
گویی غم دل صدساله شده
غرق محنم این ثانیه ها
هستم به خدا دلتنگ رضا
گشته وقت رهایی از دست زنجیر
با دست تقدیر/ سر شد شب من
دارم شوق پریدن سوی مدینه
از زهر کینه/ خون شد لب من
وای وای خَلِّصني يا رَب 2
روشن شده دل در این ظلمات
یارم نشده جز صوم و صلات
بودم شب و روز در حال سجود
شد همدم من از اهل یهود
بین زندان غمها شد پیکرم زخم
از بس که بی رحم/ زد تازیانه
از بغض کینه ی خصم رفته قرارم
چشمان تارم/ دارد نشانه
وای وای خَلِّصني يا رَب 2
دنیای غمم این آخر کار
بارد نظرم چون ابر بهار
بی و تابم و زار در وقت سفر
شد نذر حسین این اشک بصر
می خوانم من دوباره از کربلا و
از سر جدا و/ از تیغ و دشنه
دارم بر سینه داغِ یک قتلگاه و
دست سیاه و/ لبهای تشنه
وای وای خَلِّصني يا رَب 2
شاعر : احسان جاودان
امام کاظم (ع)
زمینه