😞 دوبیتی در مورد مرد شهید خدمت
خبر آمد مرد خدمت رفت
برای خدمت آمد و بهر خدمت رفت
برای شادی دل مردم، برای بردن غم
گذر به صفر مرزی کرد و رفت
شهادت لیاقت می خواهد
از برای خدا عشق می خواهد
وقت رزم و خدمت و جنگ می خواهد
چون رئیسی بهر خدمت مرد می خواهد
ایجاد چو شود برای خدمت راهی
مرد عزم، بشکند مقام های شاهی
به زیر کشد نفس سرکش واهی
مزد گیرد، شهادت را، چون رئیسیِ عالی
مزد خادم و نوکر ز ارباب خوش است
مرد خدمت را روزی ز ارباب خوش است
چون که محبوب شوی میان مردم و سماء
در روز ولادت ارباب، شهادت خوش است
بهر خدمت چو روز ز شب، نشناسی
برای خدمت مردم صفر ز بیست، نشناسی
رئیسی، هر جا روی و پا ز سر، نشناسی
عاقبتت شود و شهادت و قدرشناسی
هنر مرد خدا، سر برود، قول هرگز
جان بدهم سر خدمت، یادم برود، نه هرگز
می روم پیش محرومان و همدم می شوم
زیر قولم بزنم من بهر خدمت، نه هرگز
چقدر، شهید به نامت می اید
همانطور که ابراهیم به نامت می آمد
اما، رئیس نه، هرگز به نامت نیامد که
شدی رئیس جمهوری که با جان می آمد
.