. مسلم ابن عقیلم،قهرمان بی بدیلم کوفیان بر حسینم،بهر بیعت وکیلم غم زده بر دلم شکوفه یا حسین جان میا به کوفه آمدم بین کوفه،تا که بیعت بگیرم یا حسین پور زهرا،در ره تو بمیرم غم زده بر دلم شکوفه یا حسین جان میا به کوفه مردم کوفه در روز،همه پیمان ببستند شب که شد از تو مولی،عهد و پیمان گسستند غم زده بر دلم شکوفه یا حسین جان میا به کوفه زان همه ظلم و کینه،قلب من را شکستند جای عرض تشکر،دست من را ببستند غم زده بر دلم شکوفه یا حسین جان میا به کوفه آن همه جور و کینه،بر جگر زد شراره مسلمت را ببردند،سوی دارالعماره غم زده بر دلم شکوفه یا حسین جان میا به کوفه گل زهرا حسین جان،بنگر اشک و آهم لحظه ی آخر عمر،بر تو باشد نگاهم غم زده بر دلم شکوفه یا حسین جان میا به کوفه یا حسین دست بسته،جای من روی بام است در ره دین و قرآن،عمر مسلم تمام است غم زده بر دلم شکوفه یا حسین جان میا به کوفه مردم کوفه مولی،حرمتم را دریدند به روی بام کوفه،سر من را بریدند غم زده بر دلم شکوفه یا حسین جان میا به کوفه .👇