#شب_نهم_تاسوعا
#حضرتابالفضل_ع
#زمزمه #تک_ضرب
علقمه رفته، میر وسالارم
تا که آب آرد، از بهر طفلان
در پناه خود، گیر ش خدایا
خیمه را باشد، آرامی ِجان
یا ابوفاضل...
من دعا دارم، این یل حیدر
از دام دشمن، خود را رهاند
آبروی او، مشک او باشد
مشک پر آبش، خیمه رساند
یا ابوفاضل...
از سوی میدان، تا که صدای
ادرک اخای، او را شنیدم
نالان وگریان، افتان و خیزان
بالای سر، سقا رسیدم
یا ابوفاضل...
هر دو دست او،از تن جدا بود
فرقش دریده، مشک او پاره
تیری کشیدم، از چشم عباس
نالان نمودم، بر او نظاره
یا ابوفاضل...
ای علمدارم،یکبار دیگر
برخیز و بهرم، کن علمداری
با رفتن خود، پشتم شکستی
بی تو نمانده، بر حسین یاری
یا ابوفاضل...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍اسماعیل تقوایی