شام غریبان کجاست حسین رفته به تاراج خزان بر جانمانده باغبان  گلها همه پرپر شده صحرا شده بى سایبان  مظلوم حسین من کجاست  نور دوعین من کجاست  جسم حسین نازنین افتاده برروى زمین  آید صداى فاطمه نالد به آواى حزین  مظلوم حسین من کجاست  نور دوعین من کجاست  جسم حسین نازنین (2) افتاده در صحرا  گردد میان کشته ‏ها (2) ناله کنان زهرا مظلوم حسین من کجاست  نور دوعین من کجاست  زینب چه سازد اى خدا(2) پرپر شده گلها  بر سرزنان، گوید اخا دیگر شدم تنها  مظلوم حسین من کجاست  نور دوعین من کجاست  شام غریبان  اهل عزا بر سرزنید شام غریبان امشب است  بر فاطمه خبر دهید گیسو پریشان زینب است  گلها همه، پرپر شده، صد پاره تن، اکبر شده  مظلوم حسین(2) مظلوم حسین جانم حسین  آتش گرفته خیمه ‏ها بشنو صداى ناله ‏ها  از هر طرف آید نوا عمه بیا عمه بیا  گلها همه، پرپر شده، صد پاره تن، اکبر شده  مظلوم حسین(2) مظلوم حسین جانم حسین  امام حسین(54) شب رسید و روز عاشورا گذشت  سوختند آن خیمه و خرگاه را  در دل شب زینب بى خانمان  ترک کرد آن خیمه و خرگاه را  روى تل آمد به دل خوف و هراس  کردپنهان دردل خودآه را  )انامجنونُ الحسین( جانب میدان همى کرد او نگاه  تا ببیند وضع قربانگاه را  نوجوانان را به خون آغشته دید هم به غارت رفته عزّوجاه ‏را  ناگهان اندر میان کشته گان  ساربان را دید جوید شاه را  اهرمن قصد سلیمان کرده است  تا ببّرد دست شاهنشاه را  نورمه او را کشد در قتلگاه  تا بریزد خون ثاراللَّه را  چاره را از هر طرف مسدود کرد تا بگرداند آن گمراه را  رو به سوى آسمان کرد اشکبار  کآسمان پنهان کن امشب ماه را  لحظه ‏اى رخسار مه را تیره ساز  ساربان تا گم نماید راه را  حسین غریبه دلم شام غریبان دارد امشب  دلم داغ یتیمان دارد امشب  بود لخته دل اینجا روزى ما  کند آتش فقط دلسوزى ما  پذیرایى ‏در اینجاجزعطش نیست  براى کودکان کس نازکش نیست  زچشم ماه مى ‏ریزد ستاره  نه گهواره به جان شیرخواره  اگر کشتند شمع محفل ما  دل هر خیمه سوزد بر دل ما  فلک بس کن دگر آزار زینب  گرفتى گرمى بازار زینب  الا ماه بنى هاشم کجایى  کنار محمل زینب بیایى  روز عاشورا  خیمه‏ ها مى ‏سوزد و شمع شب تار عزاست  مجمع پیغمبران در قتلگاه کربلاست  یک طرف میر عرب در خاک و خون بى سرشده  یک طرف مهد بلا گهواره اصغر شد  أناَمجنون الحسین -أناَمجنون الحسین - أناَمجنون الحسین(2) هاله ‏اى بر چهره از نور خدادارد حسین  جلوه هر پنج تن آل عبادارد حسین  آشناى عشق را بى ‏آشنا گفتن خطاست  در غریبى هم هزاران آشنا دارد حسین(2) أناَمجنون الحسین -أناَمجنون الحسین - أناَمجنون الحسین(2) بر مشامم مى ‏رسد هر لحظه بوى کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوى کربلا  تشنه آب فراتم اى اجل مهلت بده  تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا (2) أناَمجنون الحسین -أناَمجنون الحسین - أناَمجنون الحسین(2) تن صد پاره(55) مرو برادر حسین یاحسین  امید خواهر حسین یاحسین  دلم شکستى حسین یاحسین  ز غصه بنگر حسین یاحسین  آهسته خواهرحسین یاحسین  بادیده توحسین یاحسین  بوسم گلویت حسین یاحسین  بجاى مادرحسین یاحسین  سوزد دلم راحسین یاحسین  سرشک دخترحسین یاحسین  سکینه گریان حسین یاحسین  دوچشم احمدحسین یاحسین  کو اصغر تو حسین یاحسین  دوچشم احمدحسین یاحسین  بخون طپیده حسین یاحسین  قاسم واکبر حسین یاحسین  مروکه ترسم حسین یاحسین  زتیغ و خنجر حسین یاحسین  شود تن تو حسین یاحسین  بخون شناورحسین یاحسین  خیام طاهاحسین یاحسین  سوزد سراسر حسین یاحسین  بسته غم تو حسین یاحسین  دودست خواهر حسین یاحسین  صدپاره گردد حسین یاحسین  آن تن اطهر حسین یاحسین  سپهر بى قمر شام غریبان سحر ندارد  سپهر زینب قمر ندارد  مى ‏روم ز کربلایت  مى ‏سپارم بر خدایت  این من واین خیل یتیمان ‏تو  حسین جان خدا نگهدار این تو واین نعش جوانان تو  حسین جان خدا نگهدار امان از دل زینب  که خون شد دل زینب  قَدْ قُتِلَ الْعَطْشانا حسین یا ثاراللَّه واعطشا به کربلا شام غریبان شام غریبان ‏فریاد دارد رقیه دیگر پدر ندارد  شام غریبان فریاددارد  حسین زهرا کفن ندارد  *** یک چمن لاله خزان گشته به صحرا امشب  مى‏ چکید اشک غم از دیده زهرا امشب  جان فدایت حسین(2) اى حسین جان  از خیمه آل اللَّه، صوت قرآن بگوش است  در بین آن جانبازان هر دم جوش و خروش است  جمله اندر نماز، غرق راز و نیاز، اى حسین جان (2) اکبر به فکر فردا آماده قربانى، گوید خوش آن فردى، که شد در ره حق فانى  جمله اندر نماز، غرق راز ونیاز، اى حسین جان۲