اشعار_وداع_با_ماه_شعبان
🏴🏴🎤🏴🏴🎤🏴🏴🎤
ماه شعبــان المعظم شـد تمـــام
از افق کم کم نمایان شد صیـام
سفره شعبـان دگـر برچیـــده شـد
تا هلال مــاه رحمت دیـــده شــد
ماه شعبان ماه ختـــم الانبیاست
مــاه مـیلاد معـز الاولیـاست
رفت ماه حضرت ختـــــمی مآب
چشم گردون از فراقــــش پر زآب
میرود شعبان مـه پاک رســـول
مــاه گل های گلستـان بتـول
دوریش برما بســی دشــوار باد
هر کجا رفتی خدایــش یار باد
میرسد سال دگر باعشــــق وشور
ماه شعبان ماه رحمت ماه نور
لیک عمــر ما شود روزی تمـام
چون دهد پیک اجل بر ما پیـام
پس بیــا قدر مـه شعبــان بدار
تا که هستی زنده ای پرهیزگار
میرسد اینک ببین مـاه صیـــام
ماه توبه ماه محبوب صیـام
می وزد بوی دل انگیز نســـیم
خیز در کوی هوالهـو شو مقیــم
ای گنه کـار به دام افتـاده خیـز
اشک حسرت بر در این خانه ریـز
میدهد راهت خــدای چاره ســاز
می کند درب سرایش بر تو باز
از ندامت اشک خود جاری نما
تا سحرگاهان سویش زاری نمـــا
دست ابلیس و شیاطین بستـــه است
روزه دار از دام شیطان رسته است
درب توبـه باز باشد این زمان
رو نمـــا ای دل بسوی آسمـان
صبحگاهان در قیام و در رکـوع
کن تضرع با خضوع و با خشــوع
پشت این در شو مقیم و در بزن
گو به صاحبخانه بر من سربـزن
صاحب این خانه باشد ذوالـکرم
مقدم مهمان بدارد محتـــرم
ربنـا انـا سمعنــا از سمـا
میرسد بانگ منادی بهر مــا
ربنا اغفر لنــا آید به گوش
دیگ رحمت آمده اینک بجــــــوش
خیز و ازاین فیض رحمانـــی بچش
بـر معاصی خط بطلانــــی بکـش
گر در این مه توبه ات گردد قبول
هم خدا خشنود گردد هم رســـــول
من که (مقـــدادم) ندارم توشه ای
شاید از این مـــه بچینم خوشه