❃﷽❃ ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─‌ عشق بود و شور شیرین ، اشک شوقی بی ریا حس و حالی مشترک با ذکر نامی آشنا می چکید از چشم هر زائر ، تمنای زلال می رسید از هر طرف صوت رسای ربَّنا جلوهٔ خورشید ، مُهر و موم شب را می شکست تابش قرص قمر می داد هر دل را جــلا موج احساسی به سمت گنبد عباس بود موج دیگـر سمــت شــاه بی قرین کربلا آسمان سر بر سجود عشق می سایید و نور می گرفت از گنبد خورشید و ماه نینوا یک خیابان، دل، رها در لحظهٔ سبز وصال یک خیابان ، عاطفه بی ابتدا بی انتـها مــاه می بارید از کنـــج نگـــاه زائـران مهر می جوشید از عمق دل دلداده ها نقش می زد بهترین تصویر را در قاب چشم دانه دانه اشک مروارید در وقت دعا در قنوت سبز هر زائر به زیر قُبّه بود ذکر "اللهـــم عجل" ، رو به درگاه خدا قیمت الماس می گیرد در اینجا اشک چشم خاک پای زائران می گردد اینجا "کیمیا" ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۳/۶/۶