. میره به سوی صحرا تابوت ولی الله ملائکه میخونن لااله الاالله وقتی که زیره چوبه ی تابوت پُر نسیم زهرا شد سوره درد سینه زینب آیه به آیه معنا شد اشکای بارون دونه دونه میریزه امشب بی بهونه آقام اباالفضل نیمه جونه حضرت زهرا توی راه قبری که زیر نور ماهه دل ستاره پره خونه عمه سادات بی قراره غصه و غم هاش بیشماره ذکر لبش ای روزگاره ارباب تشنه پریشونه کسی غمش رو نمیدونه تموم غصه اش غم یاره 🍂ذکر آسمونا 🍂 وای حیدر 🍂ذکر کهکشونا 🍂وای حیدر توی دل تاریکی.... نور فاطمه پیداست گریه میکنه مادر برای دل عباس زخمی یتیمی به روی دوش گلای زهرا میتابه برای رفتن همراه بابا حسنش امشب بی تایه بارون میباره رو مزار مسافری که خونه داره توی دلای پر شراره نگاه ابرا ناامیده خدای دلها پر کشیده دل سپیده شده پاره آقام اباالفضل پریشونه ارباب تشنه پریشونه