❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔸ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر.. 🔸
🔹پیک امام رضا به سرعت خود را به شهر پیامبر (صلی الله علیه و اله)، مدینه منوره رساند و براساس دستور حضرت نامه را به فاطمه معصومه تسلیم نمود.
🔸گرچه از محتوای آن نامه باارزش اطلاعی در دست نیست اما هرچه بود شوق دیدار امام رضا علیه السلام را در دل نزدیکان ایشان بیشتر کرد. فاطمه معصومه و گروهی بهمراه چند تن از براداران و برادرزادگان امام تصمیم گرفتند تا به مرو رفته و به محضر امام رضا علیه السلام شرفیاب شوند.
🔹آنها به سرعت بار سفر بستند و کاروانی تشکیل دادند. آب و آذوقه ای فراهم آوردند و با دنیایی از امید شهر پیامبر خدا را به قصد مرو ترک کردند.در میان قافله فاطمه معصومه چون نگینی میدرخشید. آن بانوی عزیز را پنج تن از برادرانش به نامها فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید و تعدادی از برادر زادگان و گروهی از غلامان و کنیزان همراهی میکردند.
🔸کاروان عاشقان امام رضا علیه السلام به پیش میرفت و جز توقفهای ضروری برای نماز و غذا و استراحت، لحظه ای از حرکت باز نمی ایستاد. تپهها و کویرها و ریگزارهای حجاز را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشت و از مدینه روز به روز دورتر میشد.
🔹سفر کردن در بیابانهای حجاز آنقدر دشوار بود که گاه حتی شتران پرتوان را هم به زانو در میآورد تا چه رسد به مسافرانی که باید تا مرو میرفتند اما نور امیدی که در دل اهل کاروان میتابید آنها را به ادامه سفر دلگرم میکرد و آنان همراه باد و طوفانی که در بیابان میوزید به پیش میتاختند.
🔸در آن روزگار، خطر حمله دزدان هر مسافری را تهدید میکرد و او را با مشکلات فراوانی روبرو میساخت. اگر آنها به قافله ای حمله میبردند دیگر امیدی به ادامه سفر نبود.
🔹کمترین آسیبی که به مسافران میرساندند غارت اموال و جواهرات و حیوانات آنان بود. وگرنه گاه کاروانیان را هم از دم تیغ خود میگذراندند. این خطر " فاطمه معصومه " و همراهانش را نیز تهدید میکرد. ولی آنها با توکل بر خدای بزرگ به راه خود ادامه میدادند و گام به گام به مقصد نزدیک تر میشدند.
🔸روزها و شبها یکی پس از دیگری میگذشت و کاروان زائران امام رضا علیه السلام کویر بی آب و علف حجاز را پشت سر مینهاد. چیزی تا رسیدن به خاک ایران نمانده بود. رنج سفر "فاطمه معصومه" را بسیار آزار میداد. برای بانوی جوانی مانند او پیمودن این مسیر ناهموار بسیار ناهموار بسیار سخت و طاقت فرسا بود. با اینهمه دیدار برادر آنقدر نزد او ارزش داشت که حاضر بود حتی صدها برابر این رنج و سختی را هم به خاطر آن تحمل کند.(١)
گریز مداحی 👇
🔹همه درمدينه شاهد بودند .برادرها و برادرزاده ها و محارم اين بانوى بزرگوار ، اجازه ندادند حضرت معصومه تنها راهى مرو شود ،بميرم براى عمه ى سادات ، عقيله ى بنى هاشم حضرت زينب سلام الله عليها ، او هم وقتى كربلا رسيد ، محارمش دور و برش بودند ، با عزت و احترام به كربلا رسيد ، گذشت تا عصر روز دهم محرم كه مشاهده نمود همه ى محارمش بر روى خاك گرم كربلا افتادند (٢)
📚منابع:
١- دانستنيهاى كريمه اهل بيت حضرت معصومه به نقل از
مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، ج ٥٧، ص ٢١١، و کشّی، محمّد، اختیار معرفة الرجال، ص ٣٣٣
٢- قصه كربلا به ضميمه قصه انتقام / آقاى منفرد صفحه ٤١٠ به نقل از تظلم الزهراء ٢٢٥ رياض الاحزان ٢٤.
نفس المهموم ٣٨٦. كامل ابن اثير ٨١ /٤؛ الملهوف ٥٦.
#مقتل_حضرت_معصومه
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها